Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
«بداهت خدا» مقایسه نظریه علامه طباطبایی در برهان صدیقین و الوین پلانتینگا در معرفت شناسی اصلاحی
این نوشتار با محوریت دیدگاههای قرآنی فلسفی کلامی وعرفانی به بررسی بداهت خداوند از دیدگاه دو متفکر جهان اسلام و غرب، علاّمه طباطبایی و آلوین پلانتینگا پرداخته است. امّا درنهایت بیانشده که برهان صدیقین علاّمه طباطبایی بهترین تقریر برای درک بداهت خداوند است. مدعای اول دراین نوشتار این است که ازبین تمامی براهین قیاسی اثبات خدا، برهان صدیقین برتر است. دومین مدعا این است که برهان صدیقین علاّمه طباطبایی که ابتنای آنبراساس اصل واقعیت است برترین براهین صدیقین میباشد. مدعای سوم آن است که بداهت خدا در نظر علاّمه براساس واقعیتی است که بدیهی میباشدامّا از دید پلانتینگا باوری است که الزامّا بدیهی هم نیست. بعبارتی نتیجه آن نسبی است. این به معنای این است که اساسا تعریف بداهت ازدید علاّمه وپلانتینگا متفاوت بنظر میرسد. چراکه در نزد فلاسفه اسلامی بدیهی، یعنی تصورات وتصدیقاتی که حصول آنها متوقف برکسب و استدلال نباشد.بنابراین هرچه که بینیاز ازاستدلال باشد بدیهی هم هست ولی بنظر میرسد پلانتینگا برای بداهت تنها بینیاز از استدلال بودن را کافی نمیداند.مدعای چهارم اینمتن در زمینه " استقراء "است. چنین بنظر میرسد حکمتعملی دردستگاه فکری جناب علاّمهمبتنی بر قرآن کریم وشهود ورؤیت الهی میباشد ولی حکمت نظری ایشان ابتنای بر"قیاس" داردولی در سیستم فلسفی بسیاری از فلاسفه معاصر غربی ازجمله الوین پلانتیگا "استقرای بدون تأکید برقیاس وبلکه بعضا مخالفقیاس مطرح است. لکن در این نوشتار تأکید براین است که درمباحث حکمت نظری از قیاس منطبق بردیگاه علاّمه طباطبایی ودر حکمت عملی از روش"استقراء"منطبق بر دیدگاه ویژه شهید سید محمدباقر صدر بهره جست.امّا مجموع تمام مدعیات مذکور عبارت میباشد از"اثبات عدم تشابه دیدگاه علاّمه طباطبایی با الوین پلانتینگا "در محتوی، هدف، روش ونتیجه مباحث هستیشناسی ومعرفتشناسیازجمله مبحث بداهت خدا ازدید این دو متفکر جهان اسلام وغرب.!قدر مسلم این که اعتقاد به این عدم تشابه هم در جهان بینی وهم در تصمیمگیری و برنامهریزیهای فردی واجتماعی ما تأثیرگذار است. کلمات کلیدی: اصل واقعیت، استقراء، بداهت خدا، برهان صدیقین، معرفت شناسی اصلاح شده.
نوشته
امکان یا امتناع برهان لمی و انی بر وجود خدای متعالی
فیلسوفان مسلمان در الاهیات بالمعنی الاخص انواع گوناگونی از برهان برای وجود خدای متعالی ذکر کرده، و در وصف خدا به اشاره گفتهاند که وجود خدا برهانپذیر نیست. افزون بر این در منطق، برهان، به لمی و انی تقسیم شده است و برهان لمی در وجود خدا راه ندارد و برهان انی مطلق مانند دلیل یقینآور نیست. در این پژوهش معلوم خواهد شد که برهانهای انی مطلق و دلیل در وضعیت خاصی یقینآور است و برای وجود خدا هر چند برهان لمی ممکن نیست، برهان انی مطلق یقینآور ممکن است و مقصود فیلسوفان نفی برهان لمی بر وجود خدای متعالی بود. بهطور معمول منطقدانان در برهانهای انی مطلق به دو نوع پیشین از برهانهای انی مطلق یعنی دو امر متضایف و برهان از نوع دو معلول علت سوم توجه داشتهاند، و شیخ رئیس هم در برهان شفا در فصل هفتم از مقاله اول ذیل برهان لمی و انی با صراحت این دو دسته را بهصورت برهان انی مطلق متذکر شده است؛ اما برهان انی مطلق نوع سومی هم دارد که شیخ رئیس در فصل هفتم مقاله اول برهان شفا راه آن را باز گذاشته و در فصل هشتم با صراحت بدان توجه میدهد و اعتبار آن را تثبیت میکند و آن برهان انی مطلقی است که اوسط و اکبر متلازم هستند؛ ولی نه از نوع دو معلول برای علت سوم و نه از نوع دو متضایف؛ بلکه یکی از آن دو بدون علت* برای اصغر روشن و بین است و آن حد وسط قرار میگیرد و دیگری برای اصغر غیر واضح است و به وسیله اوسط برای اصغر ثابت میشود؛ بنابراین، با برهان انی مطلقی مواجه میشویم که هیچ یک از دو حالت پیشین را ندارد؛ (ابنسینا، 1375: ص87) از اینرو علامه طباطبایی برهان انی را به سه دسته تقسیم کرده است به این صورت که مقدمات در برهان انی یا هیچ سببی (نوع سوم) ندارد یا دارای سبب است و اگر دارای سبب است (همان: ص178)، یا اکبر علت اوسط است که همان دلیل است یا اوسط و اکبر معلول علت سومی هستند و برای برهان انی بدون سبب، اعتبار تام قائل شده و اعتبار دو مورد دیگر را نپذیرفته است."
نوشته
باز هم برهان صدیقین علامه طباطبایی
به باور برخی، برهانی که علامه طباطبایی در حاشیه اسفار برای اثبات وجود خدواند مطرح کرده است، بر هیچ اصل یا مسئله فلسفی مبتنی نیست. در این نوشتار نشان می دهیم که این گفته نادرست است. و برهان علامه، بدون بهره گیری ار دو نظریۀ حداکثری مطابقت با عالم وجود و نظریۀ تعمیم یافتۀ وحدت شخصی وجود به سرانجام مطلوب نمی رسد. نوشتار حاضر به شرح و بسط برخی نکات مطرح شده در مقالۀ پیشین نگارنده با نام «تأملی در برهان صدیقین به تقریر علامه طباطبایی» می پردازد و تلاش دارد به انتقاداتی که بر آن مقاله ایراد شده است، پاسخ گوید.
نوشته
بررسی تقریر علامه طباطبایی از برهان صدیقین
پرسش اصلی این پژوهش آن است که تقریر علامه طباطبایی از برهان صدیقین چیست و او چگونه وجود واجب تعالی را اثبات میکند؟نویسنده تلاش کرده ابتدا با اشاره به راههای رسیدن به خدا، تعریفی اجمالی از برهان صدیقین ارائه دهد.سپس با تمرکز بر تقریر علامه طباطبایی از این برهان، آن را تبیین کند و نقاط قوت آن را برشمارد.در پایان نیز برخی از انتقادهایی که ممکن است بر این برهان وارد گردد و پاسخ آنها ذکر شده است.روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی-عقلی است.برپایه این روش، همۀ مقدماتی که در شکلگیری تقریر علامه طباطبایی نقش داشتهاند-خواه مقدمات نمایان و خواه مقدمات پنهان-به صورت صریح ذکر میشود.
نوشته
بررسی روایت علامه طباطبایی از برهان صدیقین و تقریر شهید مطهری از آن
علامه طباطبایی در اصول فلسفه و روش رئالیسم برهانی تازه بر اثبات واجب الوجود اقامه کرده است که می توان آن را روایتی نوین از برهان صدیقین نامید. این برهان ویژگی هایی دارد که آن را از دیگر براهین متمایز می کند، از جمله اینکه فقط بر اصل وجود واقعیت و استحاله اجتماع نقیضین مبتنی است و به هیچ مقدمه فلسفی دیگری نیاز ندارد. شهید مطهری در پاورقی این قسمت از کتاب اصول فلسفه، تقریری از برهان صدیقین ارائه می دهد که در نگاه نخست، نسبت آشکاری با متن کتاب ندارد و بیشتر ناظر به تقریر برهان صدیقین صدرایی است. در این مقاله ضمن تحلیل برهان علامه و پاسخ گویی به اشکال های احتمالی وارد بر آن، تقریر شهید مطهری از برهان صدیقین و نسبت آن با برهان علامه و برهان صدیقین صدرایی بررسی و احتمال های گوناگون در تبیین ناهماهنگی اشاره شده - ناکامی در فهم برهان، مخدوش دانستن آن، کوشش جهت تتمیم آن و...- طرح و ارزیابی شده است.
نوشته
بررسی هستی شناسانه و شناخت شناسانه برهان صدیقین علامه طباطبایی (خوانش، تحلیل و نقد)
از برهان صدیقین چندین خوانش ارایه شده است. درمیان اندیشمندان پسین، یکی از مهمترین خوانشها ازعلامه طباطبایی است که با نگرشی وجودی عرضه شده است. مفاد خوانش وتقریر ایشان نسبت به دیگرخوانشهای فلسفی، به مرز عرفان نزدیکتر میشود؛ چه اینکه در نگاه عارف نیز پذیرش خدا اولین اصل و مفروض اصلی تمام مباحث عرفانی است. در این نوشتار تلاش شده است با توجه به اینکه خوانش علامه دارای لایههای هستیشناسانه و شناختشناسانه مهمی میباشد، درآغاز اصل برهان با تکیه به آثار ایشان نقل و سپس در هفت گام مورد فهم و تحلیل قرار میگیرد و در ادامه برخی از نقدهایی را که گامها و لایههای پیشگفته را نشانه رفته است، شناسایی و آورده شده است و سرانجام نقدهای یادشده، مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته است و از نزدیکی برهان یادشده به عرفان و رویکردعلامه در خوانش برهان، دفاع شده است.
نوشته
بررسی و نقد تنسیق استاد فیاضی از برهان صدیقین علامه طباطبایی
برهان صدیقین نام گونه یی از برهان است که در آن حد وسط، موجود مطلق یا اصل واقعیت است. علامه طباطبایی تقریری خاص از این برهان دارند که بگونه های متفاوتی تنسیق شده است. در این مقاله تنسیق استاد فیاضی از برهان صدیقین علامه طباطبایی تبیین و سپس نقد و بررسی و نشان داده میشود که این تنسیق اولا برخلاف ظاهر عبارات علامه است و ثانیا فی نفسه ناتمام است و نمیتوان آن را تقریری موفق از برهان صدیقین بشمار آورد
نوشته
بررسی و نقد تنسیق استاد فیاضی از برهان صدیقین علامه طباطبایی
برهان صدیقین نام گونه یی از برهان است که در آن حد وسط، موجود مطلق یا اصل واقعیت است. علامه طباطبایی تقریری خاص از این برهان دارند که بگونه های متفاوتی تنسیق شده است. در این مقاله تنسیق استاد فیاضی از برهان صدیقین علامه طباطبایی تبیین و سپس نقد و بررسی و نشان داده میشود که این تنسیق اولا برخلاف ظاهر عبارات علامه است و ثانیا فی نفسه ناتمام است و نمیتوان آن را تقریری موفق از برهان صدیقین بشمار آورد.
نوشته
برهان تنبیهی از دیدگاه علامه طباطبایی
از دیدگاه علامه طباطبایی وجود خدا، بدیهی اولی است و تمام براهینِ اثباتِ وجود خدا نیز برهان تنبیهی هستند. از جملۀ این براهین، برهان مشهور به صدیقین است که در میان حکمایِ پیشین برای اثبات وجود خداوند بهکار رفته، اما علامه طباطبایی در تقریری بدیع، آن را بهعنوان برهان تنبیهی مطرح کرده است. در این مقاله، سعی میشود که این برهان از جهت تنبیهی بودن تحلیل و نقد شود؛ از آنجا که این برهان بهطور کامل، واجد ملاک برهان تنبیهی نیست، باید به تقریر دیگری از برهان تنبیهی دست یافت که این ملاک را بهطور کامل یا در سطح بالاتری داشته باشد. در این مقاله تقریرهای مزبور بر اساس تحلیل فطرت و تحلیل فنا از آثار علامه طباطبایی استخراج و تبیین خواهد شد.
نوشته
برهان صدیقین از منظر ملاصدرا و علامه طباطبایی
برهان صدیقین عنوان برای برهانی است که بدون نظر به موجودی خاصی به اثبات واجب میپردازد، این عنوان را نخستین بار بوعلی برای تقریر جدید برهانی به کاربرد که پیش از او فارابی اقامه کرده بود. این برهان یکی از بهترین، موجزترین و متینترین برهانهای فلسفی و عقلی برای اثبات خداست که در آن از خود «وجود» پی به «واجب الوجود» میبرند؛ یعنی، در این برهان، هیچ یک از افعال و مخلوقات خداوند، مانند حرکت و حدوث، واسطه اثبات واجب الوجب نیست. در نوشتار حاضر، پس از بیان مفاهیم، به سیر تاریخی و تکاملی برهان صدیقین در نزد فلاسفه اسلامی اشاره گردیده و سپس تقریر صدر المتالهین و علامه طباطبایی که صورت کامل و موجزی از این برهان را ارائه کردهاند، آورده شده است.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد