ازجمله قواعد فلسفی، قاعده معروف الواحد است و از امهات اصول عقلیه است که با اصل سنخیت علت و معلول ارتباط تنگاتنگ دارد. علامه درباره این قاعده می‌گوید قاعده الو احد بیانگر این مطلب است که از یکی جز یکی به وجود نمی آید. با توجه به قاعده الواحد، از یک علتِ واحد، تنها یک معلول می‌تواند صادر شود و صدور کثیر از واحد ممکن نیست و به تناقض می‌انجامد مقصود از واژه واحد دراین قاعده، واحد بسیط و یکتایی است که در ذات آن هیچ‌گونه جهت ترکیب و کثرت سازی وجود ندارد، بلکه از بساطت خارجی برخوردار است به‌گونه‌ای که نه‌تنها ترکیب خارجی در آن راه ندارد بلکه از هر گونه ترکیب عقلی و تحلیل ذهنی به دور است بنابراین مقصود از واحد در قاعده الواحد همان واحد موجود در خارج است که نه تنها مانند ماهیات مرکب دارای جنس و فصل است بلکه به‌واسطه بساطتی که دارد عاری از هرگونه ترکیب است در منظر بسیاری از حکیمان، این قاعده بدیهی تلقی شده، در عین اینکه از منظر برخی با اشکال و پرسش‌های جدی رو برو شده است. ازجمله اینکه قاعده الواحد با فاعلیت و قدرت مطلقه الهی تعارض دارد .اما دیدگاه علامه طباطبایی(ره) درباره‌ی این موضوع و ازنظر آیات و روایات موردنقد و بررسی قرار نگرفته است به همین جهت در این تحقیق به این مسئله پرداخته خواهد شد. در این پایان‌نامه می‌خواهیم ضمن تبیین اصل قاعده الواحد و قلمرو آن دیدگاه علامه را دراین‌باره موردنقد و بررسی قرار بدهیم همچنین این قاعده را در آیات و روایات هم بررسی کنیم و در انتها به تطبیق نظر علامه و آیات و روایات در این زمینه بپردازیم.نتیجه‌ای که ما در این تحقیق به آن رسیدیم این است که قاعده الواحد از دیدگاه علامه با آیات و روایات متفاوت است .
نوشته
Footer