Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی مسأله انسجام ذاتی قرآن از دیدگاه علامه طباطبائی در تفسیر المیزان و امام فخر رازی در تفسیر کبیر
قرآن کریم، تنها کتاب تحریف نشده آسمانی و مهم ترین و اساسی ترین متن و منبع معارف نزد مسلمانان است. یکی از وجوه اعجاز قرآن که آیه 82 سوره نساء نیز بدان تصریح دارد، هماهنگی و نبودن اختلاف در آن است. از نظر محتوا و مفاهیم در بیش از شش هزار آیه ی قرآن هیچ گونه تناقضی مشاهده نمی شود واین آیات چنان با هم منسجم،همراه و هماهنگ هستند که به منزله ی یک کلام هستند. خداوند سبحان وحدت و انسجام قرآن کریم را در آیاتی، به وحدت و انسجام جهان هستی و آفرینش تشبیه کرده است (هل تری من فطور ملک/3) یعنی همان سان که انسجام و هماهنگی بی نظیری سراسر عالم را دربر گرفته، قرآن کریم نیز فاقد اختلاف و تضاد درونی است و کلام یکپارچه الهی است که آیات گذشته و آینده اش مضامین یکدیگر را تایید می کنند و زمینه را برای دیگری فراهم می سازند. از هماهنگی بین آیات و نبودن اختلاف در قرآن چنین نتیجه گیری می شود که قرآن کریم هم به لحاظ صورت و هم به لحاظ محتوا معجزه برای همه اعصار و دارای جامعیت است. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات آن به صورت کتابخانه ای است،مساله ی اصلی آن است که انسجام درونی قرآن از دیدگاه علامه طباطبایی ره به عنوان یک مفسر/متکلم شیعی و فخر رازی به عنوان یک مفسر/متکلم اهل سنت، چیست و چه تصویری از آن وجود دارد؟ در ضمن به برخی شبهات مستشرقان در خصوص انسجام ذاتی قرآن پاسخ داده شده است.
نوشته
نقد و بررسی کارکردهای نظریه پیوستگی سوره در تفسیر قرآن با تطبیق بر تفاسیر المیزان علامه طباطبایی(ره) و فی ظلال القرآن سید قطب
«پیوستگی سوره» شاخهای پُراهمیّت از دانش مناسبت در قرآن است که به لحاظ نقش منحصربهفرد آن در تفسیر، بسیار مورد توجّه مفسّران و قرآنپژوهان -بهویژه در نیم قرن اخیر- قرار گرفته است. بر اساس این نظریه، هر سوره بر یک غرض یا محور اصلی استوار است، بهگونهای که تمامی موضوعات سوره حول آن غرض، وحدت فراگیر سوره را رقم میزند. پژوهش حاضر قصد دارد ضمن بررسی سیر تاریخی اندیشه پیوستگی سوره و تبیین مبانی نظریه، نقش و تأثیر آن را در تفسیر، با مطالعه تطبیقی میان دو تفسیر نامدار جهان اسلام، یعنی: «المیزان» علامه طباطبایی و «فی ظلال القرآن» سیّدقطب مورد واکاوی قرار دهد. در پژوهش حاضر تلاش شده به شکلی نوین و همهجانبه، کارکردهای اعتقاد به پیوستگی سوره در تفسیر قرآن معرّفی و دستهبندی شود. بر اساس نتایج به دست آمده، این کارکردها را میتوان به انواع ششگانه: «ساختاری»، «زمینهای»، «شناختی»، «اثباتی»، «تبیینی» و «سنجشی» تقسیم نمود. همچنین بررسیهای تطبیقی میان دو تفسیر مذکور نشان میدهد: علامه طباطبایی با رویکرد ویژه تبیینی- انتقادی در تفسیر المیزان، به استناد این نظریه، به تبیین مفهوم و مقصود آیات و تبیین پیوندها و ارتباطات درونی سوره پرداخته و در مقام ارزیابی روایات و اقوال تفسیری برآمده است که بر این اساس میتوان گفت از کارکردهای تبیینی و سنجشی اعتقاد به پیوستگی سوره به شایستگی بهره برده است. سیّدقطب نیز با نگرش غالب پذیرشی- اثباتی در تفسیر خود و با رویکردی کلّی-نگرانهتر، اهتمام شایانی در راستای اثبات وحدت موضوعی سورهها و به تصویر کشیدن ارتباط و پیوستگی میان آیات سوره مبذول داشته است.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد