نبوت یکی از مباحث مهم کلامی است که مباحث و فروع آن همواره دغدغه متکلمان بوده و هست. در این نوشتار دیدگاههای دوتن از صاحب نظران معاصر، علامه طباطبایی و حسن حنفی را درباره وحی به شیوه تطبیقی بررسی کرده ایم. حنفی نبوت را شعور انسان عادی به وجود مشکل و تلاش برای حل آن دانسته و به تبع آن، وحی را وسیعتر از معنای مدنظر علامه می داند؛ بااین حال حکایتگری وحی از واقع مستلزم بازخوانی و تاویل متون است تا معنای مدنظر متن به طور سیال و هرمنوتیکی و براساس تجربه شخصی در متن جامعه برداشت شود. این هندسه معرفتی از نظر علامه تفسیر به رای بوده و ایشان تاویل را حوزه متفاوتی از تفسیر معرفی میکند. علامه وحی را شعوری خاص و متفاوت میداند که درک آن در توان انسان عادی نمیگنجد. وی تفسیر را مرتبط با حوزه الفاظ و مفاهیم دانسته و راه آن را جست وجو در متن قرآن میداند. علامه تاویل را منحصر به افرادی خاص و به نزله روحی دانسته است که در کالبد آیات دمیده شده است. لامه در توصیف حالت نبوت چنین می‌گوید: «نبوت حالتی است الهی و اگر خواستی بگو غیبی که نسبتش به حالت عمومی انسان، اعم از درک و عمل او، نسبت بیداری است به خواب که شخص نبی به واسطۀ آن معارف را درک می‌‌کند که به وسیلۀ آن‌ها اختلاف‌ها و تناقض‌ها در حیات بشر مرتفع می‌گردد و این ادراک و تلقی از غیب همان است که در زبان قرآن وحی نامیده می‌شود و آن حالتی که انسان از وحی به خود می‌گیرد، نبوت نامیده می‌شود. 10 علامه در تفسیر آیۀ 51 سورۀ شوری، وحی به انبیا را مقولۀ گفتاری و نوعی تکلیم آسمانی می‌داند که مصادیقی متعدد دارد: «وحیی هم که انبیا علیهم‌السلام از خدای تعالی می‌گیرند، از مصادیق کلام است؛ بنابر این، دیگر جهت ندارد که استثنای «الا وحیا» را استثنایی منقطع بگیریم؛ چون وحی و دو قسم بعد از آن، یعنی تکلم از ورای حجاب و ارسال محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج2، قم: انتشارات اسلامی جامعۀ مدرسین، 1417، ص117. ایشان در استدلال بر مصونیت وحی از خطا و اشتباه پیامبر در دریافت و ابلاغ وحی، به غرض الهی برای هدایت انسان‌ها تمسک جسته و با بیان اینکه مصونیت وحی، اراده و خواست خداوند است، می‌گوید: «و خدای سبحان انبیا را مبعوث کرده برای تبشیر و انذار و انزال کتاب (و این همان وحی است) تا حق را برای مردم بیان کنند؛ حق در اعتقاد و حق در عمل را.
نوشته
Footer