Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی منشأ دین و دینداری از دیدگاه علامه طباطبایی
پیشنهء گرایش به معرفت دین با خود دین برابر است،اما بررسی روشمند و علمی آن در دورهء معاصر شکل گرفته است.علامه محمد حسین طباطبایی از معدود افرادی است که در دورهء معاصر،در جهان اسلام،به بررسی روشمند و علمی دین پرداخته است.وی در عرصههای گوناگون معرفت دینی کنکاش و نوآوریهایی در تعریف،ضرورت،خاستگاه دین و نقش آن در زندگی انسان ارائه نموده است.او در تبیین مسائل مربوط به دین،با بهرهگیری از روش«تفسیر قرآن با قرآن»و دلایل عقلی و براهین منطقی،تحلیلهایی را ارائه میدهد که مطالعات نظاممند بعدی در گسترهء رهیافتهای مطالعات دینی صدق ادعای ایشان را اثبات میکند.علامه طباطباییمعتقد است که مفاهیم خدا و دین با طبیعت عقلانی و منطقی بشر و همچنین با تمایلات فطری و ذاتی او ارتباط دارد و نیازی به جستجوی علل خاص روانی و یا اجتماعی برای آن نیست و در عین حال که دلیل پیدایش دین را وحی الهی،و عقل و وجدان(فطرت)انسان را منشأ دینداری و توجه انسان به خدا میداند،نقش جامعه را در ظهور دین نیز ضروری میداند.
نوشته
بررسی تطبیقی حقیقت وحی از دیدگاه علامه طباطبایی (ره) و حسن حنفی
نبوت یکی از مباحث مهم کلامی است که مباحث و فروع آن همواره دغدغه متکلمان بوده و هست. در این نوشتار دیدگاههای دوتن از صاحب نظران معاصر، علامه طباطبایی و حسن حنفی را درباره وحی به شیوه تطبیقی بررسی کرده ایم. حنفی نبوت را شعور انسان عادی به وجود مشکل و تلاش برای حل آن دانسته و به تبع آن، وحی را وسیعتر از معنای مدنظر علامه می داند؛ بااین حال حکایتگری وحی از واقع مستلزم بازخوانی و تاویل متون است تا معنای مدنظر متن به طور سیال و هرمنوتیکی و براساس تجربه شخصی در متن جامعه برداشت شود. این هندسه معرفتی از نظر علامه تفسیر به رای بوده و ایشان تاویل را حوزه متفاوتی از تفسیر معرفی میکند. علامه وحی را شعوری خاص و متفاوت میداند که درک آن در توان انسان عادی نمیگنجد. وی تفسیر را مرتبط با حوزه الفاظ و مفاهیم دانسته و راه آن را جست وجو در متن قرآن میداند. علامه تاویل را منحصر به افرادی خاص و به نزله روحی دانسته است که در کالبد آیات دمیده شده است. لامه در توصیف حالت نبوت چنین میگوید: «نبوت حالتی است الهی و اگر خواستی بگو غیبی که نسبتش به حالت عمومی انسان، اعم از درک و عمل او، نسبت بیداری است به خواب که شخص نبی به واسطۀ آن معارف را درک میکند که به وسیلۀ آنها اختلافها و تناقضها در حیات بشر مرتفع میگردد و این ادراک و تلقی از غیب همان است که در زبان قرآن وحی نامیده میشود و آن حالتی که انسان از وحی به خود میگیرد، نبوت نامیده میشود. 10 علامه در تفسیر آیۀ 51 سورۀ شوری، وحی به انبیا را مقولۀ گفتاری و نوعی تکلیم آسمانی میداند که مصادیقی متعدد دارد: «وحیی هم که انبیا علیهمالسلام از خدای تعالی میگیرند، از مصادیق کلام است؛ بنابر این، دیگر جهت ندارد که استثنای «الا وحیا» را استثنایی منقطع بگیریم؛ چون وحی و دو قسم بعد از آن، یعنی تکلم از ورای حجاب و ارسال محمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیرالقرآن، ج2، قم: انتشارات اسلامی جامعۀ مدرسین، 1417، ص117. ایشان در استدلال بر مصونیت وحی از خطا و اشتباه پیامبر در دریافت و ابلاغ وحی، به غرض الهی برای هدایت انسانها تمسک جسته و با بیان اینکه مصونیت وحی، اراده و خواست خداوند است، میگوید: «و خدای سبحان انبیا را مبعوث کرده برای تبشیر و انذار و انزال کتاب (و این همان وحی است) تا حق را برای مردم بیان کنند؛ حق در اعتقاد و حق در عمل را.
نوشته
بررسی تطبیقی رابطه عقل و وحی از دیدگاه علامه طباطبایی و مکتب تفکیک
روش شناخت دین و طریق دستیابی به معارف الهی یکی از مهم ترین دغدغه های علمای دیندار است. اساسی ترین سؤال در این مورد این است که میزان و حدود عقل در این زمینه چگونه است. آیا عقل و وحی با هم سازگارند؟ در فرض عدم سازگاری با چه معیاری، شناخت از دین حاصل می شود؟ در این باره دو نگرش عمده اتحادی و تفکیکی مطرح است. این نوشتار موضوع فوق را با روش مقایسه ای مورد تامل قرار داده و به این نتیجه می رسد که اگرچه عقل مفتاح و بعضاً مصباح دین است ولی از منظر قرآن و سنت دارای لغزش و کاستی است ولذا عقل و وحی دو مرتبه از صلاحیت اسلام هستند که وحی فائق بر اولی و عقل ناظر بر دومی است آن بزگوار ادامه به بیان اختلاف سه طریق میپردازد طریق اول را مخصوص عموم مردم میداند که هر کس بر اساس ظرفیت خود از آن بهرهمند میشود، اما دوطریق دیگر را مختص خواص میداند ایشان اگر چه طریق وحی و ظواهر دینی را مبرزتر از دو مورد دیگر یعنی عقل و کشف میداند، آن دو راه دیگر را هم درفهم معارف دینی کارآمد میشمارد به عبارت دیگر، میان این سه طریق تفکیک قائل نشده است، اما برای هر یک حیطهای خاص و مرزی ضروری، در نظر میگیرد و از تداخل منفی طرق نهی میکند، همانند جایی که بخواهیم به وسیله عقل و یا کشف، نظری را بر ظواهر تحمیل کنیم. باید این حقیقت را پذیرفت که در حوزههای علمیه عنایتی که به صرف و نحوه و معانی و بیان و منطق و اصول فقه میشود، به بررسی روایات و استفاده از آنها نمیشود، در حوزهای که پایه گذار آن امام صادق( است، اگر در کنار پرداختن به احادیثی اعتقادی میشد، حوزه به لحاظ آشنایی با معارف اهل بیت در درجه عالی قرار میگرفت و افقهای روشنی از معارف جعفری به جهانیان ارائه میشد، در این راه، اگرچه مکتب تفکیک با خلوص و هدف متعالی وارد میشود، برای اعمال عقاید و اهداف خود، از ابزارها و شیوههای صحیح معارف وحیانی و با دیدگاه اعتدالی خود در باب عقل و وحی، جایگاه هریک را به درستی بازمیشناساند.
نوشته
قبضی در «بسط تجربه نبوی»
نوشتار زیر، نقدی است بر دیدگاهی که از تجربه گرایی وحی (تجربه دینی بودن وحی) دفاع میکند. «همسانانگاری وحی و تجربه دینی» ، «تکاملپذیری تجربه نبوی» ، «تابع بودن وحی از پیامبر در فرایند اخذ وحی» ، «عصری بودن دین» ، «بشری بودن دین» و «بسطیابی تجربه نبوی» مطالبی است که نویسنده مقاله به تحلیل و ارزیابی آنها میپردازد
نوشته
نقد مبانی مکتب تفکیک از منظر علامه طباطبایی
رابطه میان عقل و وحی یکی از بنیادی ترین بحثهای فلسفی و کلامی در همه ادیان آسمانی است. تعیین نسبت میان اصول عقل بشری و معارف وحیانی نقشی اساسی در فهم علوم بشری و علوم الهی دارد. بسیاری از نزاعهای فکری و اجتماعی ناشی از سوء فهم روابط عقل و وحی است. علامه طباطبایی به عنوان یکی از اندیشمندان بزرگ جهان اسلام، وحی را مبتنی بر عقل برهانی می داند و معتقد است اعتلای عقلانیت، اعتلای دیانت است. در این مقاله مهمترین اشکالات اهل تفکیک ابتدا مطرح می شود و پس از آن پاسخ های علامه به اختصار می آید. علامه نشان می دهد که مشی قرآن و معارف اهل بیت (ع) اعتلای عقلانیت است و هیچ گونه ناسازگاری با معارف راستین بشری ندارد.
نوشته
وحی در قرآن
در مقالۀ حاضر سعی بر آن است که وحی را از منظر قرآن بنگرد. بدین رو نخست اقسام تکوینی و تشریعی آن را بر میشمارد و سپس آیاتی که معرف حقیقت وحی و وحیانیت قرآناند، اشاره میکند. مقصود و هدف این نوشتار نشان دادن شکوه و اهمیت وحی در منظر قرآن است. منظرها و دیدگاههای دیگر، هر یک به نوبۀ خود دری به سوی حقایق وحیانی میگشایند؛ اما بیشترین پرتو را خود وحی بر خود میاندازد. ناگفته نماند در میان همۀ کتابهای آسمانی، هیچ کتابی به اندازه قرآن، دربارۀ وحی سخن نگفته است و مشتقات این کلمه را در خود نیاورده است.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد