نوشتهء پیش‌روی، بر آن است تا تأثیر گناه بر شناخت را، در قلمرو شناخت حضوری و حصولی، با تأکید بر دیدگاهعلامه طباطبایی بررسی کند؛در قلمرو شناخت حضوری، به بررسی تأثیر عامل گناه بر شناخت حضوری از خود و شناخت حضوری از خداوند می‌پردازد و در شناخت‌ حصولی نیز بحث را در حوزهء عقل عملی و نظری، پیش می‌برد.علامهء طباطبایی، میزان فهم را در چارچوب علم‌النفس فلسفی، علم اخلاق تبیین می‌کنند؛ ازاین‌روی، در کنار عوامل اجتماعی و بیرونی نظیر دوری از مراکز علمی، ملکات و اعمال‌ ناپسند را نیز عامل تفاوت در فهم می‌دانند و بر نقش منفی ملکات رذیله در استعدادهای ذهنی‌ و فراگیری علوم تأکید می‌کنند. درواقع، از آن‌جا که، آیات و روایاتی بر تأثیر تقوا بر شناخت و قوهء تمییز انسان تصریح‌ دارد، می‌توان تأثیر اعمال و ملکات را در متون دینی، در چارچوب تأثیر تقوا به مثابهء خود نگه‌داری در اعمال و داشتن همهء ملکات فضیلت‌مند داشت.لذا، علامهء طباطبایی بین‌ رعایت تقوای الهی و توان عقل در ادراک نظری قایل به ملازمه‌اند؛این سخن بدین معناست‌ که نه تنها توان عقل در میزان رعایت تقوای الهی مؤثر است، بلکه پای‌بندی به تقوا در مقام‌ علم نیز تأثیر دارد.
نوشته
گناه به معنی جرم و خطا ،فعلی است که انسان به اختیار آن را انجام می دهد. بسیاری از اندیشمندان علوم دینی به بحث و بررسی درباره گناه و چیستی آن پرداخته اند.امام محمد غزالی از متقدمین و علامه طباطبایی از متاخرین از جمله علمایی هستند که به بررسی مسئله گناه و عصیان پرداخته اند که ما این نظرات را بررسی دادیم. در این نوشتار سعی شده است با روش توصیفی_تحلیلی با رویکرد تطبیقی به گردآوری مطالب پرداخته شود. مجموع عقاید غزالی در خصوص گناه با نظر به آثارش این است که او گناه را مخالفت با امر الهی میداند ( خواه در ترک فعل و خواه در انجام آن) و ملاک اصلی برای معرفت گناهان را شرع بیان می کند و گناه را به منزله خوردنی مضر برای بدن مطرح می کند. علامه سید محمد حسین طباطبایی گناه را به معنای سرپیچی و عصیان طاعت می داند که فاعل آن موافقت یا مخالفت جنبه سود اجتماعی را در نظر نمی گیرد و بلکه گناه را آیینه شهوات فردی می داند. لذا فصل مشترک نظرات غزالی و علامه طباطبایی سرپیچی فاعل گناه از فرامین الهی است که موجب دور شدن انسان از هدف سعادت ابدی است؛ برخی تفاوت های نظراتشان در این است که علامه مراتب و نتایجی برای فاعل گناه متصور شده اما غزالی در این خصوص سکوت کرده است بعلاوه غزالی عواملی برای بازدارندگی گناه لحاظ کرده که این عوامل در آثار علامه دیده نشده است.
نوشته
مسئله عصمت پیامبران از گناه از مسائلی است که نقشی به سزا در اثبات یا انکار دیگر عقاید دینی دارد؛ از این رو، همواره یکی از دغدغه های فکری مسلمانان بوده وهست. نظر به اهمیت این مسئله، قرآن کریم نیز به آن پرداخته است. در این میان، برخی متفکران غیر مسلمان، آیات قرآن را دلیلی بر انکار عصمت پیامبران پنداشته اند؛ در حالی که اغلب دانشمندان مسلمان آیات یادشده را توجیهی قابل قبول کرده اند. در این میان، برخی از عالمان مسلمان نیز با ارائه آیاتی چند از قرآن، به اثبات عصمت پیامبران از گناه همت گماشته اند. ما در این نوشتار به دنبال بررسی مهمترین آیاتی هستیم که به آنها برای اثبات عصمت پیامبران از گناه استناد شده است. در این میان، از میان متفکران مسلمان، علامه طباطبایی با روش تفسیری قرآن به قرآن، به طور مستقل به اثبات عصمت پیامبران از گناه پرداخته است؛ از این رو، محوریت این نوشتار، بررسی دیدگاه این متفکر بزرگ است، هرچند در مواردی نیز به دیدگاه دیگر متفکران استناد کرده ایم. بر اساس مهم ترین یافته های این تحقیق، عصمت پیامبران از گناه، تنها بر اساس برخی آیات قرآن کریم، قابل اثبات است و اغلب آیات مورد استناد در این باره، توانایی اثبات چنین آموزه ای را ندارند.
نوشته
Footer