علامه طباطبایی از جمله متفکران بزرگ اسلامی است. او، با ارائة نظریة اعتباریات، تحول بزرگی در عرصة معرفت‌شناسی فلسفة اسلامی ایجاد کرد، که نتایج آن بر حوزه‌های گوناگون علوم انسانی، به‌ویژه حقوق عمومی، تأثیرگذار است. علامه طباطبایی، با بحث‌ پیرامون اعتباریات اجتماعی، به بررسی مفاهیم و مقولاتی می‌پردازد که از عناصر مطرح در حوزة حقوق عمومی‌ و به نوعی بیانگر نگاه ایشان به نظام سیاسی و ساختار حکومتی است. در نظر علامه طباطبایی، اعتباریات مفاهیم جعل‌شدة ذهن آدمی است در برابر مفاهیم حقیقی، که مصداق آن با‌واسطه یا بی‌واسطه در عالم خارج تحقق دارد. اعتباریات در مباحث حقوقی و اجتماعی با تعریف آن در برابر مقولات اولی ذهن فرق دارد‌. اعتباریات در حوزة حقوق همان مفاهیمی است که انسان در حوزة جامعه و سیاست می‌‌سازد و محل بحث آن در حکمت عملی است‌. از این رو، پرسش بنیادین نوشتار حاضر بر این محور استوار است که، با توجه به نظریة اعتباریات علامه طباطبایی، نظر ایشان دربارة نظام حقوقی‌- سیاسی جامعه چیست؟ و ایشان چه مدل حکومتی را تأیید می‌کنند؟
نوشته
در نوشتار حاضر، تلاش شده تا نیاز جامعه مدرن به دین، اثبات و بطلان دیدگاه بی- نیازی بشر از دین، روشن گردد. این بحث از ابعاد وسیع و عمیق فراوان برخوردار است و پرداختن به تمام آن در یک مقاله امکان‌پذیر نیست. در نتیجه، تنها به بررسی نیاز جامعه‌ مدرن در حوزه حقوق و اخلاق به دین پرداخته شده است. همان‌گونه که در جامعه سنتی، حقوق، مبتنی بر دین بوده، در جامعه مدرن نیز حقوق در وضع و حفاظت از خود، شدیدا نیازمند به دین است و علی‌رغم ادعا، عقلانیت، کافی نیست. اخلاق نیز به عنوان یکی از نیازهای اساسی جهان معاصر به دین نیازمند است. دین در عقلانیت و معنا بخشی به‌ اصول اخلاقی، شناسایی برخی اصول اخلاقی و حمایت و پشتیبانی از آنها نقش مهمی را ایفا می‌نماید. تأثیرپذیری عقل عملی از امیال و خواست‌های انسان، روشن شدن پی- آمدهای مخرب سلطه عقلانیت ابزاری، مجهول بودن انسان و حیات اجتماعی او، نادیده‌ انگاشتن اثرات مستقیم و غیرمستقیم دین در شکل دادن به ابعاد مثبت تمدن مدرن و نادیده‌ انگاشتن حیات واقعی انسان و تقلیل زندگی به حیات مادی، برخی از دلایل است که‌ ضعف عقلانیت مدرن را در سامان دادن زندگی انسان در عرصه‌های مختلف از جمله‌ حقوق و اخلاق، احراز می‌نماید.
نوشته
Footer