برای فهم سخن هر گوینده یا متن، افزون بر واژه ها و تعبیراتی که در سخن او می آید، باید از ابزارهای دیگری سود جست. از جمله این ابزارها، توجه به بافت ویژه کلام و سخنان پیشین و پسینی است که قطعهای از سخن را در بر گرفتهاند و با چینش و ترکیبهای خاص، معنایی ویژه افاده میکنند. از این خصوصیت سخن با عنوان " سیاق کلام" نام می برند. علّامه طباطبایی در تفسیر المیزان از سیاق آیات، بهره گرفته و به موفقیتهایی دست یافته است. توجّه ویژه او به سیاق، بر پیشدانستههایی استوار است. مهمترین این پیشدانستهها اعتقاد به " استقلال قرآن در دلالت" است که سبب میشود، مفسّر بیش از هر چیز به متن قرآن چشم دوخته و پیام آن را از درون خود آن بجوید. دوّمین پیشدانسته، " قانونمند بودن کلام الهی در عالی ترین حد" است. قرآن از نظر استحکام، با کلام بشر تفاوت اصلی دارد، تسامح عرفی را بدان راهی نیست و از این رو، همه ویژگیهای آن از جمله، سیاق یکایک عبارات و جملات آن، قابل بهره برداری تفسیری است. در المیزان بالغ بر 2049 بار از این قاعده در رفع ابهامات تفسیری، کشف الفاظ قرآن، مشخص نمودن آیات مکّی و مدنی، تشخیص روایات اسرائیلی، تفسیر آیه به آیه، دستیابی به نکات لطیف تفسیری و ... استفاده شده است.
نوشته
علامه طباطبایی در به کارگیری روایات در تفسیر قرآن دقت و توجه ویژه ای مبذول داشته است، ایشان در خلال تفسیرش بحثی با عنوان «بحث های روایی» مطرح می کند و با بررسی فقه الحدیثی روایات، و عرضه روایات بر قرآن، به ویژه با در نظر گرفتن قاعده سیاق، به طور مفصل به ارزیابی روایات و نقد و بررسی اجتهاد مفسران در استفاده از روایات جهت تفسیر قرآن می پردازد، و بر این اساس، در موارد بسیاری مثل ناسازگاری روایت با سیاق آیه به دلیل شواهد درونی آیه، ناسازگاری روایت با سیاق آیه در بیان مکی و مدنی بودن، ناسازگاری روایت با سیاق آیه به دلیل بی ربط بودن روایت شان نزول با آیه، ناسازگاری روایت با سیاق در بیان مفهوم آیه و... روایات را رد و اجتهاد مفسران را نقد می-کند؛ و در موارد معدودی، مثل سازگاری روایت با سیاق آیه در تعیین معنای کلمه ای خاص، سازگاری روایت با سیاق آیه در تعیین معنای عبارات و جملات، سازگاری روایت با سیاق آیه در تفسیر آیات و... روایات را تایید می کند و اجتهاد مفسران و گاه محدثان از روایات را جهت استفاده بجا و صحیح از آن ها مورد قبول قرار می دهد. در مقاله حاضر، شیوه های علامه طباطبایی در بررسی روایات، با تکیه بر قاعده سیاق، بازبینی و تحلیل می شود.
نوشته
علامه طباطبایی یکی از مفسران بزرگ إمامیة در دوران معاصر است که تفسیر وی از ابعاد گوناگون علوم و معارف ‌قرآنی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بررسی اختلاف‌ قراءات، نقد و یا ترجیح یک قرائت بر قرائات دیگر یکی از آن موضوعاتی است که جایگاه ویژه‌ا‌‌‌ی در تفسیر المیزان دارد. در این نوشتار تلاشی صورت گرفته تا به روش توصیفی- تحلیلی شیوه‌ها‌ی مواجهه علامه طباطبایی با اختلاف ‌قراءات مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش در این موضوع نشان می‌دهد که نقد قرائت، ترجیح یک قرائت بر قرائت دیگر، عدم ترجیح یک قرائت بر دیگر، گاه به دلیل إفاده معنایی یکسان و عدم إظهار نظر در برابر دو یا چند قرائت و ذکر یک قرائت در تأیید دیدگاه تفسیری، مهم‌ترین شیوه‌ها‌ی علامة طباطبایی در مواجهة با اختلاف ‌قراءات است. تبیین ملاک­ها‌ و معیارهای وی در نقد و ترجیح قراءات و تحلیل درباره قراءاتی که بدون دلیل ارجح ذکر شده از دیگر مباحث این نوشتار است. از سوی دیگر ضعف‌سندی و نقد دلالی قرائت، نقد بر اساس قواعد نحوی، مخالفت با رسم‌‌المصحف و تشخیص مورد تفسیر از قرائت در روایات تحریف‌نما، مهم‌ترین ملاک‌ها‌ی علامه طباطبایی در نقد قرائت است. تناسب با سیاق، مطابقت با قواعد علم صرف و نحو، ذکر مؤید قرآنی، مؤید روایی و نحوی از مهم‌ترین ملاک‌ها‌ی وی در ترجیح یک قرائت بر قرائت دیگر می‌باشد.علامه طباطبایی یکی از مفسران بزرگ إمامیۀ در دوران معاصر است که تفسیر وی از ابعـاد گونـاگون علـوم و معـارف قرآنـی از اهمیـت بسیاری برخوردار است . بررسی اختلاف قـراءات ، نقـد و یـا تـرجیح یک قرائت بر قرائات دیگر یکی از آن موضوعاتی است که جایگـاه ویژه ای در تفسیر المیزان دارد. در این نوشتار تلاشی صـورت گرفتـه تا به روش توصیفی- تحلیلی شیوه هـای مواجهـه علامـه طباطبـایی بـا اختلاف قراءات مورد بررسی قرار گیـرد. پـژوهش در ایـن موضـوع نشان میدهد که نقد قرائت ، تـرجیح یـک قرائـت بـر قرائـت دیگـر، عدم ترجیح یک قرائت بر دیگر، گاه به دلیل إفاده معنایی یکسـان و عدم إظهار نظر در برابر دو یا چند قرائت و ذکر یک قرائت در تأیید دیدگاه تفسیری، مهم ترین شیوه های علامـۀ طباطبـایی در مواجهـۀ بـا اختلاف قـراءات اسـت . تبیـین مـلاکهـا و معیارهـای وی در نقـد و ترجیح قراءات و تحلیل درباره قراءاتی که بـدون دلیـل ارجـح ذکـر شده از دیگر مباحث این نوشتار است . از سوی دیگر ضعف سندی و نقــد دلالــی قرائــت ، نقــد بــر اســاس قواعــد نحــوی، مخالفــت بــا رســم المصــحف و تشــخیص مــورد تفســیر از قرائــت در روایــات تحریف نما، مهم تـرین مـلاکهـای علامـه طباطبـایی در نقـد قرائـت است . تناسب با سیاق ، مطابقت بـا قواعـد علـم صـرف و نحـو، ذکـر مؤید قرآنی، مؤید روایی و نحوی از مهـم تـرین مـلاکهـای وی در ترجیح یک قرائت بر قرائت دیگر میباشد.
نوشته
اصطلاح « سیاق » و استفاده از آن در علم تفسیر، در طول تاریخ تفسیر با رشد آرامی مواجه بوده است، ولی در تفسیر المیزان این مفهوم، رشد قابل توجهی پیدا کرده، به گونه ای که در هر سوره چندین بار مورد استفاده واقع شده است. در حقیقت سیاق به عنوان یکی از مهم ترین اصول و مبانی علامه طباطبایی در استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن است. با این حال در مواردی شاهد آن هستیم که مفسر با چشم پوشی از سیاق، آیه را به طور مستقل معنا نموده یا در کنار معنای سیاقی، یک معنای مستقل هم ارائه میدهد. این مطلب نه از بیقاعده بودن روش، بلکه از وجود برخی ضوابط در نحوه ظهور سیاق و همچنین غلبه بر سیاق حکایت دارد. نکته مهم و قابل تأمل در این میان این است که علامه طباطبایی اگرچه از سباق در برابر سیاق بهره مند شده، ولی از این اصطلاح استفاده نکرده است. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن اشاره به مبانی روش تفسیری علامه طباطبایی در استفاده از سیاق، با انواع سیاق و شرایط استفاده از آن آشنا شده و در نهایت اصول حاکم بر استفاده از سیاق و سباق در تفسیر قرآن به قرآن استخراج شود.
نوشته
قاعده سیاق، قرارگرفتن خاص کلمات یک جمله یا جمله های مرتبط به یک موضوع در یک کلام است که در تعیین مراد و مقصود متکلم تاثیرگذار می باشد. این قاعده یکی از قرینه های مهم فهم کلام خداوند است که درترجمه وتفسیرقرآن کریم از قواعد مهم محسوب می گردد.این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی، در پی بیان نقش قرینه سیاق در فهم کلام الهی از منظر علامه طباطبایی درترجمه وتفسیر سوره بقره از تفسیر المیزان، می باشد تا به این سوال پاسخ دهد که ایشان درترجمه وتفسیرسوره بقره درچه مواردی از قاعده سیاق استفاده کرده است؟ دستاورد حاصل از این پژوهش، موید این نکته است که علامه طباطبایی در تفسیر سوره بقره از قاعده سیاق در بیان معنای لغت، مشخص کردن مراد و مصداق آیات، ترکیب و نزدیک کردن معنای یک آیه به آیات دیگر، مشخص کردن مخاطب آیه، تایید احادیث و روایات معصومین، رد بعضی از تفاسیربعضی از مفسران و ترجیح قرائات اشاره کرد.
نوشته
Footer