Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بازپژوهی کارکردهای سیاق در تفسیر المیزان
در روش تفسیر قرآن به قرآن، یکی از قراین مقالیه برای فهم آیات، توجه به سیاق آن هاست. از این رو، علامه طباطبائی که در تفسیر المیزان به روش تفسیر قرآن به قرآن عنایت ویژه ای داشته، به سیاق آیات اهمیت فراوانی داده است، آن سان که بالغ بر 2111 بار قاعده سیاق را در فهم و تبیین آیات و روایات به کار گرفته است. برخلاف پژوهش های پیشین که تنها بخشی از کارکردهای سیاق را در المیزان تحقیق کرده اند، این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی به احصا و بررسی دقیق تمام استعمال های سیاق در این تفسیر پرداخته است و کارکردهای آن را در دو محور کلان ایجابی و سلبی سامان داده است. در محور کارکردهای ایجابی، چهارده کارکرد مختلف سیاق، از جمله بیان احکام شرعی، تاریخ گذاری آیات، تبیین مبهمات، تبیین مفهوم آیات، تبیین و تعیین معنای واژگان و... به دست آمد و در محور کارکردهای سلبی سیاق نیز سه رویکرد نسبت به سیاق تبیین گردید.
نوشته
بازشناسی جایگاه سنت در مکتب تفسیری قرآن به قرآن بر اساس تفاوت دو مرحله ی تدبر و تبیین (تفسیر)
مکتب تفسیری علامه طباطبایی با رویکرد قرآنبهقرآن سالهاست ذهن پژوهشگران را به درک، بررسی، نقد و تکمیل خود مشغول کرده است. باوجود تلاش صاحبنظران و گشایش برخی دریچههای نوین، هنوز درک جامعی از چیستی این مکتب، بهویژه جایگاه سنت در آن بهدست نیامده و بررسیهای کنونی اشکال دارند و متناقضاند. یکی از دلایل مهم این نقصان، تفکیک نکردن «تدبر در قرآن» از «تبیین (تفسیر) قرآن» و خلط مباحث ایندوست. در این مقاله ابتدا با نگاه جامع به سخنان علامه نشان میدهیم ایشان، احیاگر این مکتب، به این دو مرحله و تفاوت آنها توجه کردهاند. سپس تفاوتهای ایندو را بررسی و برایناساس، تعریف جدیدی از جایگاه سنت در این مکتب عرضه میکنیم.
نوشته
جایگاه سیاق در تکوین معانی و تفسیر آیات
نقشآفرینی سیاق به عنوان مفهومی بنیادی در تکوین و تفسیر کلام، وابسته به حضور عامل مهم «وحدت مفهومی» است. این ویژگی زمینهساز وحدت و التئام در هنگام صدور مفاهیم متکثر برای انتقال به مخاطب است. همچنین برای تحقق وحدت مفهومی در سخن، وجود سه خصوصیت ساختاری «استقلال و تمامیت، اتصال مفاهیم، انتظام معانی» و سه شرط «وحدت غرض، وحدت موضوع و وحدت صدور» ضروری است. خصوصیات ساختاری و شروط مذکور از موضوعات مهم در بحث سیاق تلقی میشود که در این مقاله بدان پرداخته شده است.
نوشته
روش شناسی علامه طباطبایی در بهره گیری از سیاق در المیزان
برای فهم سخن هر گوینده یا متن، افزون بر واژه ها و تعبیراتی که در سخن او می آید، باید از ابزارهای دیگری سود جست. از جمله این ابزارها، توجه به بافت ویژه کلام و سخنان پیشین و پسینی است که قطعهای از سخن را در بر گرفتهاند و با چینش و ترکیبهای خاص، معنایی ویژه افاده میکنند. از این خصوصیت سخن با عنوان " سیاق کلام" نام می برند. علّامه طباطبایی در تفسیر المیزان از سیاق آیات، بهره گرفته و به موفقیتهایی دست یافته است. توجّه ویژه او به سیاق، بر پیشدانستههایی استوار است. مهمترین این پیشدانستهها اعتقاد به " استقلال قرآن در دلالت" است که سبب میشود، مفسّر بیش از هر چیز به متن قرآن چشم دوخته و پیام آن را از درون خود آن بجوید. دوّمین پیشدانسته، " قانونمند بودن کلام الهی در عالی ترین حد" است. قرآن از نظر استحکام، با کلام بشر تفاوت اصلی دارد، تسامح عرفی را بدان راهی نیست و از این رو، همه ویژگیهای آن از جمله، سیاق یکایک عبارات و جملات آن، قابل بهره برداری تفسیری است. در المیزان بالغ بر 2049 بار از این قاعده در رفع ابهامات تفسیری، کشف الفاظ قرآن، مشخص نمودن آیات مکّی و مدنی، تشخیص روایات اسرائیلی، تفسیر آیه به آیه، دستیابی به نکات لطیف تفسیری و ... استفاده شده است.
نوشته
روش علامه طباطبایی در بررسی و نقد تفاسیر روایی با تکیه بر قاعده سیاق
علامه طباطبایی در به کارگیری روایات در تفسیر قرآن دقت و توجه ویژه ای مبذول داشته است، ایشان در خلال تفسیرش بحثی با عنوان «بحث های روایی» مطرح می کند و با بررسی فقه الحدیثی روایات، و عرضه روایات بر قرآن، به ویژه با در نظر گرفتن قاعده سیاق، به طور مفصل به ارزیابی روایات و نقد و بررسی اجتهاد مفسران در استفاده از روایات جهت تفسیر قرآن می پردازد، و بر این اساس، در موارد بسیاری مثل ناسازگاری روایت با سیاق آیه به دلیل شواهد درونی آیه، ناسازگاری روایت با سیاق آیه در بیان مکی و مدنی بودن، ناسازگاری روایت با سیاق آیه به دلیل بی ربط بودن روایت شان نزول با آیه، ناسازگاری روایت با سیاق در بیان مفهوم آیه و... روایات را رد و اجتهاد مفسران را نقد می-کند؛ و در موارد معدودی، مثل سازگاری روایت با سیاق آیه در تعیین معنای کلمه ای خاص، سازگاری روایت با سیاق آیه در تعیین معنای عبارات و جملات، سازگاری روایت با سیاق آیه در تفسیر آیات و... روایات را تایید می کند و اجتهاد مفسران و گاه محدثان از روایات را جهت استفاده بجا و صحیح از آن ها مورد قبول قرار می دهد. در مقاله حاضر، شیوه های علامه طباطبایی در بررسی روایات، با تکیه بر قاعده سیاق، بازبینی و تحلیل می شود.
نوشته
روش علامه طباطبایی در مواجهه با اختلاف قراءات در تفسیر المیزان
علامه طباطبایی یکی از مفسران بزرگ إمامیة در دوران معاصر است که تفسیر وی از ابعاد گوناگون علوم و معارف قرآنی از اهمیت بسیاری برخوردار است. بررسی اختلاف قراءات، نقد و یا ترجیح یک قرائت بر قرائات دیگر یکی از آن موضوعاتی است که جایگاه ویژهای در تفسیر المیزان دارد. در این نوشتار تلاشی صورت گرفته تا به روش توصیفی- تحلیلی شیوههای مواجهه علامه طباطبایی با اختلاف قراءات مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش در این موضوع نشان میدهد که نقد قرائت، ترجیح یک قرائت بر قرائت دیگر، عدم ترجیح یک قرائت بر دیگر، گاه به دلیل إفاده معنایی یکسان و عدم إظهار نظر در برابر دو یا چند قرائت و ذکر یک قرائت در تأیید دیدگاه تفسیری، مهمترین شیوههای علامة طباطبایی در مواجهة با اختلاف قراءات است. تبیین ملاکها و معیارهای وی در نقد و ترجیح قراءات و تحلیل درباره قراءاتی که بدون دلیل ارجح ذکر شده از دیگر مباحث این نوشتار است. از سوی دیگر ضعفسندی و نقد دلالی قرائت، نقد بر اساس قواعد نحوی، مخالفت با رسمالمصحف و تشخیص مورد تفسیر از قرائت در روایات تحریفنما، مهمترین ملاکهای علامه طباطبایی در نقد قرائت است. تناسب با سیاق، مطابقت با قواعد علم صرف و نحو، ذکر مؤید قرآنی، مؤید روایی و نحوی از مهمترین ملاکهای وی در ترجیح یک قرائت بر قرائت دیگر میباشد.علامه طباطبایی یکی از مفسران بزرگ إمامیۀ در دوران معاصر است که تفسیر وی از ابعـاد گونـاگون علـوم و معـارف قرآنـی از اهمیـت بسیاری برخوردار است . بررسی اختلاف قـراءات ، نقـد و یـا تـرجیح یک قرائت بر قرائات دیگر یکی از آن موضوعاتی است که جایگـاه ویژه ای در تفسیر المیزان دارد. در این نوشتار تلاشی صـورت گرفتـه تا به روش توصیفی- تحلیلی شیوه هـای مواجهـه علامـه طباطبـایی بـا اختلاف قراءات مورد بررسی قرار گیـرد. پـژوهش در ایـن موضـوع نشان میدهد که نقد قرائت ، تـرجیح یـک قرائـت بـر قرائـت دیگـر، عدم ترجیح یک قرائت بر دیگر، گاه به دلیل إفاده معنایی یکسـان و عدم إظهار نظر در برابر دو یا چند قرائت و ذکر یک قرائت در تأیید دیدگاه تفسیری، مهم ترین شیوه های علامـۀ طباطبـایی در مواجهـۀ بـا اختلاف قـراءات اسـت . تبیـین مـلاکهـا و معیارهـای وی در نقـد و ترجیح قراءات و تحلیل درباره قراءاتی که بـدون دلیـل ارجـح ذکـر شده از دیگر مباحث این نوشتار است . از سوی دیگر ضعف سندی و نقــد دلالــی قرائــت ، نقــد بــر اســاس قواعــد نحــوی، مخالفــت بــا رســم المصــحف و تشــخیص مــورد تفســیر از قرائــت در روایــات تحریف نما، مهم تـرین مـلاکهـای علامـه طباطبـایی در نقـد قرائـت است . تناسب با سیاق ، مطابقت بـا قواعـد علـم صـرف و نحـو، ذکـر مؤید قرآنی، مؤید روایی و نحوی از مهـم تـرین مـلاکهـای وی در ترجیح یک قرائت بر قرائت دیگر میباشد.
نوشته
سبک تفسیری علامه طباطبایی (ره) در المیزان
تفسیر المیزان با استفاده از «تفسیر قرآن به قرآن» و استخراج مقاصد الهی با استناد به آیات همگون، توانسته است مبهمات بسیاری از آیات الهی را تبیین ساخته و یکی از بی نظیرترین تفاسیر را به جهان اسلام تقدیم کند. این نوشتار درصدد است تا سبک تفسیری علامه طباطبایی را بیان کند. روش تحقیق، روش کتابخانه ای است که با استفاده از تفسیر گرانسنگ «المیزان» به بررسی و فهم روش های تفسیری مرحوم طباطبایی پرداخته می شود. علامه برای فهم مقصود الهی، با استفاده از روش تفسیری قرآن به قرآن، بهره گیری از روایات، بدور از افراط و تفریط و استفاده از سیاق و علوم ادبی و تفسیر موضوعی ... توانسته است در عرصۀ تفسیر، انقلابی را ایجاد کند و جامعه انسانی را از آموزه های حیات بخش آن بهره مند سازد.
نوشته
سبک علامه طباطبایی در نقد آراء مفسران
نوشته
سیاق و سباق در مکتب تفسیری علامه طباطبایی
اصطلاح « سیاق » و استفاده از آن در علم تفسیر، در طول تاریخ تفسیر با رشد آرامی مواجه بوده است، ولی در تفسیر المیزان این مفهوم، رشد قابل توجهی پیدا کرده، به گونه ای که در هر سوره چندین بار مورد استفاده واقع شده است. در حقیقت سیاق به عنوان یکی از مهم ترین اصول و مبانی علامه طباطبایی در استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن است. با این حال در مواردی شاهد آن هستیم که مفسر با چشم پوشی از سیاق، آیه را به طور مستقل معنا نموده یا در کنار معنای سیاقی، یک معنای مستقل هم ارائه میدهد. این مطلب نه از بیقاعده بودن روش، بلکه از وجود برخی ضوابط در نحوه ظهور سیاق و همچنین غلبه بر سیاق حکایت دارد. نکته مهم و قابل تأمل در این میان این است که علامه طباطبایی اگرچه از سباق در برابر سیاق بهره مند شده، ولی از این اصطلاح استفاده نکرده است. در مقاله حاضر تلاش شده است تا ضمن اشاره به مبانی روش تفسیری علامه طباطبایی در استفاده از سیاق، با انواع سیاق و شرایط استفاده از آن آشنا شده و در نهایت اصول حاکم بر استفاده از سیاق و سباق در تفسیر قرآن به قرآن استخراج شود.
نوشته
میزان سیاق درتفسیرالمیزان (مطالعه موردی سوره بقره)
قاعده سیاق، قرارگرفتن خاص کلمات یک جمله یا جمله های مرتبط به یک موضوع در یک کلام است که در تعیین مراد و مقصود متکلم تاثیرگذار می باشد. این قاعده یکی از قرینه های مهم فهم کلام خداوند است که درترجمه وتفسیرقرآن کریم از قواعد مهم محسوب می گردد.این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی، در پی بیان نقش قرینه سیاق در فهم کلام الهی از منظر علامه طباطبایی درترجمه وتفسیر سوره بقره از تفسیر المیزان، می باشد تا به این سوال پاسخ دهد که ایشان درترجمه وتفسیرسوره بقره درچه مواردی از قاعده سیاق استفاده کرده است؟ دستاورد حاصل از این پژوهش، موید این نکته است که علامه طباطبایی در تفسیر سوره بقره از قاعده سیاق در بیان معنای لغت، مشخص کردن مراد و مصداق آیات، ترکیب و نزدیک کردن معنای یک آیه به آیات دیگر، مشخص کردن مخاطب آیه، تایید احادیث و روایات معصومین، رد بعضی از تفاسیربعضی از مفسران و ترجیح قرائات اشاره کرد.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد