Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
بررسی و تحلیل دیدگاه علامه طباطبایی در باب سخن گفتن از خدا
آیا می توان با زبانی محدود و بشری، از خدای نامحدود و متعالی سخن گفت؟ علامه طباطبایی با توجه به تلقی انسان وارانگارانه انسان از خدا، مفاهیم دینی را جامع میان نفی و اثبات دانسته و با تکیه بر روایات، دیدگاه اثبات بلاتشبیه را برگزیده است. آنگاه با توجه به اینکه خدا کامل مطلق و قائم بالذات است، اولا معنای اتصاف او به صفات کمال را این می داند که خداوند، تمامی کمالات وجودی را به کامل ترین نحو داراست و به تبع صدرالمتالهین، صفات سلبی را نیز چیزی جز سلب نقص یا همان اثبات کمال نمی داند؛ ثانیا این صفات کمالی را عین یکدیگر و عین ذات الاهی می داند. در نظریه علامه، نوعی تمایل به روش سلبی و کمتوجهی به معنای ایجابی مشترک میان صفات خدا و صفات انسان دیده می شود. به این ترتیب، ایشان با تفکیک مقام معنا از مقام مصداق و بر مبنای «اشتراک معنوی و تشکیک وجودی» میکوشد تا اولا، از انحصار معنا در مصادیق محدود و ممکن و ثانیا، از تنزل معنا به مرتبهای صرفا مادی و جسمانی و بشری پرهیز نماید و از این طریق پاسخی برای پرسش آغازین این نوشتار ارائه نماید که «چگونه میتوان با زبانی طبیعی، محدود و بشری، درباره موجودی فراطبیعی، نامحدود و متعالی سخن گفت؟» علامه سید محمد حسین طباطبایی بر این باور است که نمیتوان و نباید تمامی مفاهیم زبان عادی را در مرتبه واحدی قرار داده، برای همه آنها حکم یکسانی صادر نماییم؛ زیرا هرچند برخی از این مفاهیم از مصادیق محدود و ممکنی انتزاع میشوند و در کاربردهای اولیه خود نیز در مورد همان مصادیق به کار میروند، خصوصیات مصداق، ذات و اصل معنا را محدود نمیسازد و آن معنا میتواند از حیثیت و ویژگی عام و شاملی حکایت کند که مصادیق متنوع و مراتب متعددی را دربر گیرد.
نوشته
غایتمندی افعال الهی از منظر علامه طباطبایی و فخر رازی
بحث درباره غرض و غایت افعال الهی از مسائل اساسی مطرح شده در حوزه فلسفه و کلام اسلامی است که نتیجه آن پذیرش و اثبات غایتمندی افعال الهی از سوی عده ای از فلاسفه و متکلمان یا رد و انکار از سوی برخی دیگر بوده است. اشاعره و در راس آنان فخر رازی آشکارا به رد و انکار این اصل پرداخته و میگویند: «خدا هیچ کاری را برای غرضی نمیکند و اگر چنین کند محتاج و ناقص است و با آن غرض، خود را تکمیل میکند و این امر بر خدای تعالی محال است. از سویی دیگر معتزله و شیعه و در راس آنان علامه طباطبایی به شدت با عقیده اشاعره مخالفت کرده و در پی اثبات آن برآمده و معتقدند نفی غایتمندی افعال الهی منجر به عبث بودن افعال الهی می شود حال آنکه فعل عبث از ذات باری تعالی دور است. علامه طباطبایی می نویسد: آفرینش انسان و جهان کار خداست و خدا منزه است از این که کار بیهوده و بیهدف انجام دهد و دائما بیافریند و روزی دهد و بمیراند و باز بیافریند و روزی دهد و بمیراند و همچنین درست کند و به هم زند بدون این که در این آفرینش، غایت ثابتی را بخواهد و غرض پابرجایی را تعقیب کند.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد