Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
المیزان و قصص پیامبران
از نگاه علامه طباطبایی در تفسیر المیزان قصههای قرآن حاوی حوادثی از گذشته است که ذکر آنها میتواند وسیله هدایت انسان باشد. به همین روی بسا قسمتهای یک قصه در مواضع مختلف قرآن پراکنده شده است. روش علامه در بیان داستانهای قرآن چنین است که آیات پراکنده مربوط را گردآوری میکند و صورت کامل آنها را ارایه مینماید. نیز چنانچه در روایات اطلاعاتی درباره داستانها آمده باشد و با قرآن و عقل و طبع سلیم مخالفتی نداشته باشد، نقل آنها را بیاشکال میشمارد. البته یادآور میشود که این اخبار آحادند و جز در احکام حجیت ندارند، در میان قصهها پارهای اخبارخرافیواسرائیلی نیز از سوی مسلمانان یهودیالاصل مثل کعبالاحبار راه یافته است که علامه نقل آنها را جایز نمیداند. درمقاله حاضر با عنایت به آنچه آمد، قصههای یوسف، سلیمان، یونس، هاروت و ماروت در تفسیر المیزان بررسی شده است.
نوشته
رویکرد علامه طباطبایی (ره) نسبت به قصص قرآن
بدون تردید حجم قابل توجهی از آیات قرآن به بیان داستان ها و سرگذشت اقوام و انبیای پیشین اختصاص دارد. مفسرین قرآن هم هر یک به شیوه ی خاص خود این آیات را تفسیر کرده اند ، مانند علامه طباطبایی(ره) از مفسران بزرگ شیعه که با روش مخصوص به خود این آیات را تبیین و تشریح نموده است. پژوهش حاضر با عنوان « رویکرد علامه طباطبایی(ره) نسبت به قصص قرآن » درصدد است تا دیدگاه ها و روش های آن علامه بزرگوار را مورد توجه قرار دهد. در این راستا ابتدا دیدگاه علامه طباطبایی(ره) درباره ی ویژگی ها و اهداف قصه های قرآنی و سپس روش های نقل و نقد ایشان ذیل آیات قصص مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش نشان خواهد داد که از نظر علامه قصص قرآن با ویژگی هایی چون واقعی بودن داستان ها ، حذف جزئیات ، تنوع اسلوب بیان ، تنوع در تعابیر ، تکرار و داستان در داستان بیان شده تا اهداف مورد نظر الهی مانند اثبات توحید و نبوت ، بیان ولایت و حقانیت کلام الهی ، عبرت گیری ، بشارت و انذار ، تسلی خاطر پیامبر(ص) ، صبر و پایداری ، نمایش سنت های الهی و تاویل حوادث و وقایع را به بهترین شکل محقق سازد. نهایتا آن چه حاصل می شود این است که داستان های قرآن علی رغم عدم بیان تمام جزئیات از ویژگی های هنری قصه پردازی خالی نیست و ضمن رعایت تنوع در بیان خویش هرگز از اهداف خود دور نگشته است. هم چنین با تبیین قرآنی و روایی قصص و تطبیق آیات با قصه ی عهدین روش علامه در نقل و تفسیر آیات قصص به نمایش در می آید. بدین ترتیب مشخص می شود که همان بیان خاص و اجمالی قصه ی قرآنی برای آشنایی و عبرت گیری مخاطب کافی است و بعضی روایات نسبتا معتبر داستانی برای درک بهتر برخی صحنه ها مناسب است. اما هرگز نباید به قصه ی کتاب مقدس اطمینان داشت ، چرا که ضمن عدم اعتبار سندی ، متنش نیز تحریف شده و مطالب خرافی ، غیر عقلانی و متناقض با آیات قرآنی ارائه می کند.در پایان با بررسی منقولات گوناگون در رابطه با قصص، روش علامه در نقد روایات ، اسرائیلیات و آرای مفسران ذیل آیات داستانی مشخص خواهد شد تا نشان دهد روایات ، اسرائیلیات و اقوال صاحب نظران در قبال این موضوع قرآنی باید به لحاظ سندی و دلالی سنجیده شود و چنان چه از صافی های قرآن و روایات معتبر ، عقل و تاریخ معتبر ، اصول مذهبی و عقیدتی و یافته های قطعی علم تجربی عبور کرد ، پذیرفتنی خواهد بود.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد