Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
ابتکارات و نوآوری های فلسفی علامه طباطبایی
این پژوهش تحت عنوان «ابتکارات و نوآوریهای علامه طباطبایی» برای پاسخگویی به این پرسش که علامه طباطبایی چه ابتکارات و نوآوریهایی در حوزه علوم عقلی و فلسفی داشته است؟ و سئوالات فرعی مترتب بر آن، سامان یافته است. برای رسیدن به اهداف تحقیق و دستیابی به پاسخ درست و صحیح به این پرسشها، با بهره گیری از آثار فلسفی علامه طباطبایی، اعم از آثاری که به صورت کتابهای مستقل نگارش یافته یا به صورت حواشی در ضمن کتاب دیگر به چاپ رسیده و در اختیار دوستداران معارف عقلانی و فلسفی قرار گرفته است، و همچنین با بهره گیری از آثار برخی فیلسوفان بزرگ مسلمان که در پرتو مکاتب فلسفی مشاء، اشراق و حکمت متعالیه پرورش یافته اند و از عصر ابن سینا و صدرالمتالهین شیرازی تا دوران معاصر، در سپهر علوم عقلی و فلسفی قلم زده اند و آرا و نظریات آنان مورد توجه علامه طباطبایی بوده و یا توسط ایشان به نقد کشیده شده است، پژوهش حاضر را سامان داده و ابتکارات و نوآوریهای فلسفی علامه طباطبایی را در چهار حوزه معرفت شناسی، خداشناسی، جهان شناسی، و انسان شناسی ارزیابی کرده ایم.
نوشته
بررسی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی درباره مراتب علم فعلی خداوند
نگارنده در این رساله، ضمن ارائه گزارشی دقیق از دیدگاههای ملاصدرا و علامه طباطبایی، درباره مراتب علم فعلی خداوند متعال، به بررسی معناشناختی و وجودشناختی نظرات آنان با دو رویکرد عقلی و نقلی پرداخته است. در پایان هر بخش، ضمن پذیرش اجمالی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی، در راستای تکمیل نظرات این دو اندیشمند، تفاسیر نوین وجودشناختی از اصطلاحات قلم، لوح محو و اثبات، قدر، اراده و مشیت ارائه گردیده است. درباره قلم باید گفت که براساس روایات، نخستین تجلی خداوند متعال در نظام هستی میباشد و به حقیقتی گفته میشود که واسطه ظهور علم ازلی و کمالات خداوند متعال در مراتب دیگر هستی میباشد. لوح نیز با همان رویکرد، به حقیقتی گفته میشود که ظرف پذیرش حقایق قلم میباشد و از آنجا که هر دو از موجودات مجرد هستند، از دسترس ادراک ناپاکان و نامحرمان درگاه الهی به دورند و با همین عنایت از لوح، در متن شریعت، با وصف محفوظ یاد شده است، نه به دلیلی مصونیت آن از تغییر. همچنین براساس تحقیقات صورت گرفته، این نتیجه به دست آمده است که اصطلاح «لوح محو و اثبات»، هیچ خاستگاه قرآنی یا روایی ندارد و به همین دلیل نمیتوان با رویکرد فلسفی، آن را در مراتب علم فعلی خداوند متعال گنجاند، بلکه این لوح محفوظ است که به شهادت روایات معتبر، ظرف محو و اثبات قرار میگیرد. در فصل مربوط به قضا و قدر، ضمن پذیرش دیدگاه علامه طباطبایی در تفسیر فلسفی قضا، دیدگاه ایشان مبنی بر انحصار قدر در عالم ماده نقد شده و براساس آیات و روایات عمومیت قدر بسان قضا در همه مراتب هستی اثبات گردیده است. روشن است که بر این اساس، دیدگاه ملاصدرا درباره قضا و قدر که آن را به نفوس کلی و جزئی فلکی یا مراتب مجردات عقلی و مثال نسبت میدهد، رد میشود. در فصل مربوط به عرش و کرسی، ضمن پذیرش اجمالی دیدگاه ملاصدرا، براساس برخی برداشتهای روایی که این دو اندیشمند بدان نپرداختهاند، دیدگاه آنان تکمیل گردیده است. و سرانجام در بحث اراده و مشیت با ارائه تحلیل عقلی نوین، با رویکردی معناشناختی، جایگاه مشیت و اراده در میان صفات ذاتی خداوند متعال و تفاوت میان آن دو تبیین شده است.
نوشته
تأملی در برهان صدیقین به تقریر علامه طباطبایی
علاّمه سید محمدحسین طباطبایى در حاشیه اسفار, تقریرى از برهان صدیقین ارائه داده است که معمولاً ادعا مى شود این تقریر علامه, استدلال جدیدى است که وجود خداوند را بدون به کارگیرى اصول فلسفى به اثبات مى رساند, و از این رو مى توان آن را مصداق کامل (برهان صدیقین) دانست. در این نوشتار نشان مى دهیم که برهان علامه طباطبایى گرچه تقریرى جدید و ابداعى است, امّا با اشکالات قابل توجهى روبرو است, به گونه اى که براى بر طرف کردن آنها, به ناچار باید دست کم سه پیش فرض فلسفى را پذیرفت و بدان اذعان نمود. بر این اساس, به هیچ روى نمى توان برهان علامه را بى نیاز از اصول فلسفى دانست, و مهم تر این که برخى از آن پیش فرض ها کاملاً مناقشه آمیز هستند.
نوشته
مسئله اشتراک بین الاذهانی در فلسفهی علامه طباطبایی (ره)
اشتراک بین الاذهانی یکی از مسائل جدید فلسفهی معاصر است که متفکرین زیادی را به خود وا داشته است، در فلسفه اسلامه، علامه طباطبایی (ره) با توجه به مبانی خاصی که در فلسفهی خود بکار میگیرد دربارهی اشتراک بین الاذهانی سخن میگویند. علامه طباطبایی بیشتر در مبحث وجود ذهنی و عقل، عاقل و معقول به این بحث پرداخته است. در بحث وجود ذهنی مدعا این است که اشیاء علاوه بر وجود خارجی وجود دیگری به نام وجود ذهنی دارند؛ از این رو این تعریف دارای دو نکته است 1_ جنبهی وجود شناسی وجوذ ذهنی 2_ جنبهی معرفت شناسی وجوذ ذهنی. عمده فلاسفهی قبل از علامه طباطبایی بیشتر به جنبهی وجود شناسی ذهنی توجه کردهاند و به عبارتی از عین است که به ذهن منتقل میشویم و معرفت شناسی در مرحله بعد مطرح میشود که آن هم مبتنی بر تمایز متافیزیکی وجود و ماهیت و نقش کلیدی ماهیت در ادراک این مسئله را توجیح میکند. بر خلاف این نحوه تفکر علامه طباطبایی بیشتر به جنبهی معرفت شناسی وجود ذهنی توجه میکند و معرفت شناسی خود را بدون ابتناء بر وجود و ماهیت و تمایز متافیزیکی آنها سامان میدهد و معتقد است که از ذهن به عین منتقل میشویم.در دیدگاه علامه علم حضوری با علم حصولی همراه است و ملاک مطابقت و صدق حاکویت ذاتی وجود ذهنی است، تطابق ادراکی وجود ذهنی با خارج به حاکویت ذاتی آن است. و علامه معتقد به ماهیت منحفظه در ذهن نیست و علم را حاصل انعکاس خارج توسط ماهیت منحفظه نمیداند، بلکه ماهیت و علم حصولی متاخر از ادراک و حضوری و نفسانی و معرفت پیشینی به حقیقت است.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد