علامه طباطبایی یکی از بزرگترین اندیشمندان معاصر تحت تاثیر اندیشه های فلسفی و آموزه های وحیانی راه شناخت انسان و مبانی تربیت او را بخوبی تبیین می کند. در این مقاله سعی نویسندگان بر این است که با مطالعه برخی از آثار این عالم بزرگ، اجمالی از نظریات ایشان در مورد انسان و ویژگی های او بیان شود تا از این طریق به مبانی تربیتی لازم برای رشد و پرورش آدمی دست یافت. با توجه به مطالعات صورت گرفته می توان چنین بیان کرد که انسان موجودی است دارای دو بعد اساسی جسم و روح که هر یک ویژگی های خاصی دارند. در بعد جسمی، رشد و در بعد روحی تفکر و اراده از ویژگیهای برجسته آدمی است که با توجه به هر یک از اینها، مبانی تربیتی خاصی اتخاذ کرد تا انسان بتواند در راستای آن به کمال و هدف خلقت خود دست یابد. از جمله این مبانی تربیتی که از نظر علامه طباطبایی حائز اهمیت است می توان به پرورش بعد عقلی انسانها، تربیت اراده از طریق عبادت و تکلیف، تربیت زیر مربیان کامل و دیگر موارد اشاره کرد.
نوشته
تربیت، یگانه راه سلوک انسان در طریق انسانیت می باشد و این مطلوب، جز از طریق برنامه ریزی مناسب در جهت تبیین اهداف، اصول و روش های تعلیم و تربیت حاصل نمی شود. علاوه بر این، تربیت آدمی دارای ابعاد مختلفی است که از جمله آن ابعاد فردی-اخلاقی، اجتماعی، علمی و... می باشد. این مقاله، در پی آنست که با نگاهی به نظرات علامه طباطبایی در بعد تربیت فردی-اخلاقی، به سه روش اساسی در این زمینه یعنی خوف، رجا و حب اشاره کند و اینکه، هر یک از روش های مذکور، دارای جایگاه و ارزش خاصی در تربیت فردی- اخلاقی انسان می باشد. رجا، به عنوان اصل اولیه، خوف به عنوان اصل اکثریتی و حب به عنوان اصل اهمی در جریان تربیت مورد توجه قرار می گیرد. هر یک از این روش ها، خود دارای رویکردهایی است که بسته به شرایط مختلف از آن ها استفاده می شود. از جمله روی کردهای روش رجا، تشویق، امر به معروف، عفو و تحول است. تنبیه، نهی از منکر، محرومیت و حبط هم از جمله روی کردهای روش خوف بوده و تقلید، عبادت، تجسم نعمت و معرفت نفس نیز از جمله روی کردهای روش حب می باشند.
نوشته
Footer