بررسی مسألهء إسراء با تأکید بر مقایسه میان دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی‌ موضوع مقالهء حاضر است. این مقاله می‌کوشد تا با بررسی آیات مرتبط با مسألهء إسراء در سوره‌های «الإسراء» و «النجم» و مقایسهء نظر این دو مفسر بزرگ، وجوه‌ اشتراک و افتراق را دریابد و به جمع‌بندی مناسب برسد. در این راستا بررسی نظر مفسران دیگر نیز ضروری بوده که تا حدی بدان پرداخته شده است. فخر رازی نیز ضمن نقل نظر در خواب بودن اسراء و حکایت از عایشه و معاویه که اسراء تنها در مورد روح پیامبر(ص)بوده است نه جسم او2(همو،941/02)،خود نظریهء هم جسمانی‌ و هم روحانی بودن را می‌پذیرد(همان،351)و حتی به شکل مفصل بحثی را برای اثبات امکان‌ سیر جسمانی از مکه تا بیت المقدس در طی یک شب مطرح می‌کند(همانجا،941 تا 351). علامه طباطبایی ضمن نقل سه نظریه-اولی هم جسمانی و هم روحانی بودن،دومی‌ روحانی بودن و سومی جسمانی و روحانی بودن تا بیت المقدس و از آنجا تا آسمان‌ها روحانی بودن،-ظاهر آیه و روایات و قرائن همراه با آن را به گونه‌ای می‌داند که هم‌ جسمانی و هم روحانی بودن اسراء از مکه تا بیت المقدس غیر قابل انکار است،اما عروج‌ (1)-صاحب مجمع البیان،روایات مربوط به معراج پیامبر(ص)را به چهار دسته تقسیم می‌کند و نمونه و نمونه‌هایی‌ برمی‌شمرد: الف-روایات قطعی الصدور به سبب تواتر ب-روایات جایز از نظر عقل و سازگار با اصول اعتقادی ج-روایات ناسازگار با اصول اعتقادی ولی قابل تأویل به شکلی موافق با عقل د-روایات ظاهر البطلان که تأویل آن با تکلف بسیار همراه است(طبرسی،593/3 و 693) (2)-جهت اطلاع بیشتر بنگرید به:طبری،8045/9 تا 2245 به آسمان‌ها فقط با روح-نه جسم-را نیز جایز می‌داند،البته نه عروج در خواب که‌ کرامت و ارزش برای پیامبر(ص)به حساب نیاید(همو،23/31 و 33). البته در این مطلب که استعمال رؤیا به معنی خواب رایج و مشهور است،شکی وجود ندارد،ولی اینکه به معنی دیدن بکار نرفته باشد،قطعی نیست و برای استعمال آن،شواهدی‌ در کتب لغت ذکر شده است(بنگرید به:خوری شرتونی،083/1؛زبیدی،931/4؛این منظور، 88/01)،لذا به نظر می‌رسد که ارتباط دادن آیه به مسألهء اسراء بی‌اشکال باشد،اگرچه لحاظ معنی رایج راجح است.
نوشته
موضوع امامت و جانشینی پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله) از مهم‌ترین مباحث کلامی اسلام و از اصول مذهب است. در اهمیت این بحث همین بس که اولین مسئله‌ای به‌ شمار می‌رود که باعث چالش میان مسلمین شده و همواره مورد توجه متفکران و صاحب‌‌نظران اسلامی اعم از شیعه و اهل سنت بوده است. در این تحقیق، محورهای اساسی بحث امامت که عبارتند از ویژگی‌ها، وظائف و روند تعیین امام از دیدگاه فخر رازی و علامه طباطبایی مورد پژوهش قرار گرفته است که شامل بررسی نظرات این دو مفسر راجع به آیات امامت، تطبیق آرای ایشان در این مسئله و در نهایت رسیدن به حقیقت موضوع، می‌باشد. نتایج تحقیق نشان می‌دهد که به نظر علامه طباطبایی امام باید منصوب از طرف خدا باشد اما به اعتقاد فخر چنین شخصی می‌تواند به انتخاب مردم نیز متصدی این امر شود. فخر معتقد است مودت فی القربی بیان کننده وجوب ایجاد محبت بین مسلمانان و بزرگانشان است. اما علامه معتقد است خدای تعالی، اجر رسول خدا (صلّی الله علیه و آله) را مودت نسبت به خاندانش قرار داده است. فخر رازی در آیه مباهله با علامه هم نظر است. و هر دو آن را نشانگر مقام والای اهل بیت (علیهم‌السلام) می‌دانند. علامه طباطبایی آیه تطهیر را مختص به اهل بیت (علیهم‌السلام) می‌داند. اما فخر همسران پیامبر را نیز داخل در این آیه می‌داند. فخر رازی با اینکه قبول دارد که اولوالامر باید معصوم باشند اما معتقد است مصداق آن، اهل حلّ و عقد (گره گشایان) هستند. اما علامه مصداق اولوالامر را امامان معصوم (علیهم‌السلام) می‌داند. فخر در تعین مصداق آیه هادی، آن را خصوص پیامبر هر زمانی معرفی می‌کند. اما علامه منظور از «هاد» را حضرت علی (علیه‌السلام) دانسته است. فخر اعتقاد دارد امامت علی (علیه‌السلام) منصوص نمی‌باشد. اما علامه اعتقاد دارد آیه اکمال در مورد ولایت علی (علیه‌السلام) نازل گشته است.
نوشته
Footer