خواب از جمله ضروریات زندگی بشر است که قرآن آن را قبض روح ناقص و شکل ضعیفی از مرگ معرفی می کند؛ علامه طباطبایی و فخررازی هر دو بر این اعتقادند که در خواب همانند مرگ روح از بدن قبض شده و منجر به تعطیلی برخی حواس می شود؛ و بیداری پس از مرگ در روز رستاخیز همانند بیداری از خواب در زمان حیات می باشد.علامه طباطبایی در خصوص موت معتقدند که روح با مرگ از بدن متماییز گردیده و به عالم برزخ منتقل می شود و فخررازی مرگ را دریافت نفس از ظاهر وباطن بدن می داند که اعمال بدن به کلی تعطیل می شود. در اثبات تشابه خواب و مرگ آمده است: مرگ همان خوابی است که هر شب به سراغتان می آید با این تفاوت که مدتش طولانی است و تفاوت عمده خواب و مرگ در این است که در خواب برخلاف مرگ روح به بدن برگردانده می شود و تنها بخشی از اعضا و حواس آدمی تعطیل می شود ولی در مرگ روح برگردانده نمی شود و اعضای و حواس بدن بطور کامل تعطیل می شود. در نوشتار حاضر هدف اصلی پی بردن به ارتباط خواب و مرگ با معاد می باشد که با روش کتابخانه ای اقدام به پژوهش در این خصوص شده است
نوشته
خواب در لغت به نقیض بیداری ، حالت آسایش و راحتی که بواسطه از کار باز آمدن حواس ظاهره و فقدان حس در انسان و سایر حیوانات بروز می کند یاد شده و اسلام آن را حرکت به سوی عالم ارواح می داند قرآن خواب را قبض روح ناقص و شکل ضعیفی از مرگ معرفی می کند.علامه طباطبایی نیز هم از نظر فلسفی و تفسیری به تحلیل مسئله خواب و رویا پرداخته و معانی صور موجود در رویاهای صادقه را برگرفته از عالم مثال می دانند و فخررازی معتقد است که در خواب روح از تن قبض می شود که منجر به تعطیلی حواس پنجگانه می گردد.مرگ به معنای مردن و ضد حیات است.در زیست شناسی هم مرگ را پایان زندگی موجودات و برگشت ناپذیری علایم حیات می دانند.در قرآن مرگ به معنای فانی و نابودی و امر عدمی نیست بلکه امر وجودی است و با تعابیری از جمله توفی ،رجوع و سیر به خدا به آن اشاره شده است علامه طباطبایی در خصوص موت معتقدند که روح با مرگ از بدن متماییز گردیده و به عالم برزخ منتقل می شود.فخررازی مرگ را دریافت نفس از ظاهر وباطن بدن می داند که اعمال بدن بکلی تعطیل می شود. در اثبات تشابه خواب و مرگ آمده است :مرگ همان خوابی است که هر شب به سراغ انسان می آید با این تفاوت که مدتش طولانی است و تفاوت عمده خواب و مرگ در این است که در خواب برخلاف مرگ روح به بدن برگردانده می شود و تنها بخشی از دستگاه مغز آدمی تعطیل می شود ولی در مرگ روح برگردانده نمی شود و دستگاه مغز بطور کامل تعطیل می شود.در قرآن نیز داستان اصحاب کهف و خواب زمستانی و بهار مجدد دلیل امکان معاد معرفی شده است.در نتیجه انسان،مرگ کوتاه مدتی را در خواب تجربه می نماید ولی بعد از مرگ کامل وتوفی،روح نابود نمی شود بلکه جوهری لطیف (فاقد جرم)از او باقی می ماند که از آن به روح یاد می شود و بعد پا به عرصه ای دیگر بنام برزخ وسپس معاد می نهد.این سه حقیقتی است که به ترتیب در زندگی تجربه می گردد و در ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر قرار دارند که در این پایان نامه به تبیین چرایی و چیستی خواب ،مرگ و ارتباط این دو با معاد از دیدگاه علامه طباطبایی و فخررازی پرداخته ایم که در ضمن آن به تفاوت خواب ،هیپنوتیزم (نوعی بیهوشی بدون تزریق ،خواب مصنوعی)،بیهوشی،حتی رویایی شدن یک فرد به هنگام بیداری که غالباً مورد سوال است به صورت میان رشته ای پرداخته شده است.
نوشته
خواب در لغت به نقیض بیداری ، حالت آسایش و راحتی که بواسطه از کار باز آمدن حواس ظاهره و فقدان حس در انسان و سایر حیوانات بروز می کند یاد شده و اسلام آن را حرکت به سوی عالم ارواح می داند قرآن خواب را قبض روح ناقص و شکل ضعیفی از مرگ معرفی می کند.علامه طباطبایی نیز هم از نظر فلسفی و تفسیری به تحلیل مسئله خواب و رویا پرداخته و معانی صور موجود در رویاهای صادقه را برگرفته از عالم مثال می دانند و فخررازی معتقد است که در خواب روح از تن قبض می شود که منجر به تعطیلی حواس پنجگانه می گردد.مرگ به معنای مردن و ضد حیات است.در زیست شناسی هم مرگ را پایان زندگی موجودات و برگشت ناپذیری علایم حیات می دانند.در قرآن مرگ به معنای فانی و نابودی و امر عدمی نیست بلکه امر وجودی است و با تعابیری از جمله توفی ،رجوع و سیر به خدا به آن اشاره شده است علامه طباطبایی در خصوص موت معتقدند که روح با مرگ از بدن متماییز گردیده و به عالم برزخ منتقل می شود.فخررازی مرگ را دریافت نفس از ظاهر وباطن بدن می داند که اعمال بدن بکلی تعطیل می شود. در اثبات تشابه خواب و مرگ آمده است :مرگ همان خوابی است که هر شب به سراغ انسان می آید با این تفاوت که مدتش طولانی است و تفاوت عمده خواب و مرگ در این است که در خواب برخلاف مرگ روح به بدن برگردانده می شود و تنها بخشی از دستگاه مغز آدمی تعطیل می شود ولی در مرگ روح برگردانده نمی شود و دستگاه مغز بطور کامل تعطیل می شود.در قرآن نیز داستان اصحاب کهف و خواب زمستانی و بهار مجدد دلیل امکان معاد معرفی شده است.در نتیجه انسان،مرگ کوتاه مدتی را در خواب تجربه می نماید ولی بعد از مرگ کامل وتوفی،روح نابود نمی شود بلکه جوهری لطیف (فاقد جرم)از او باقی می ماند که از آن به روح یاد می شود و بعد پا به عرصه ای دیگر بنام برزخ وسپس معاد می نهد.این سه حقیقتی است که به ترتیب در زندگی تجربه می گردد و در ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر قرار دارند که در این پایان نامه به تبیین چرایی و چیستی خواب ،مرگ و ارتباط این دو با معاد از دیدگاه علامه طباطبایی و فخررازی پرداخته ایم که در ضمن آن به تفاوت خواب ،هیپنوتیزم (نوعی بیهوشی بدون تزریق ،خواب مصنوعی)،بیهوشی،حتی رویایی شدن یک فرد به هنگام بیداری که غالباً مورد سوال است به صورت میان رشته ای پرداخته شده است.
نوشته
خواب و رویا از شگفت‌انگیز ترین مباحثی است که مورد توجه فیلسوفان و دانشمندان قرار گرفته است. در این میان ابن‌سینا از دو جنبه به موضوع نظر داشته است، از طرفی به عنوان طبیب و پزشکی نامی در ضمن مباحث طبی به این موضوع پرداخته است و از سوی دیگر به عنوان فیلسوفی اسلامی در این باب به ارائه نظر پرداخته است. ابن‌سینا خواب و بیداری را از جمله امور مربوط به بدن می‌داند ولی از آن نظر که دارای نفس است. وی تحلیل خواب و بیداری را منوط به رابطه نفس و بدن دانسته است. با توجه به اینکه تحلیل حقیقت خواب و رویا به تحلیل رابطه نفس و بدن ارتباط وثیق دارد، در نتیجه به مباحث مربوط به نفس و رابطه نفس و بدن پرداخته شده است. ابن‌سینا خواب و رویا را ذیل مباحث علم‌النفس مطرح کرده‌اند. شاید بدین خاطر که تبیین دقیق خواب و رویا در معرفی نفس به عنوان موجودی غیر جسمانی نقشی اساسی دارد. علامه طباطبایی نیز هم از نظر فلسفی و هم تفسیری به تحلیل مسأله خواب و رویا پرداخته‌اند. ایشان معانی و صور موجود در رویا‌های صادقه را برگرفته از عالم مثال می‌دانند و با تقسیم بندی رویاها به نفسانی و رحمانی، رویا‌های نفسانی را مربوط به خیال متصل و رویاهای رحمانی را مربوط به عالم مثال منفصل می‌دانند. علامه هر دو قسم عالم مثال را به اثبات رسانیده‌اند و آن را علت ایجاد صورتهای خیالی در نفس می‌دانند و با این تبیین ارتباط عوالم ماده، مثال و عقل را مشخص می‌سازند. این رساله به موضوع خواب و رویا از دیدگاه ابن‌سینا و علامه طباطبایی می‌پردازد و با روشی توصیفی- تحلیلی علاوه بر تبیین این موضوع، به جوانب مختلف این مسأله، از جمله قوای نفس، رابطه نفس و بدن، عالم خیال، تمثل و تعبیر رویا نیز توجه می‌کند.
نوشته
Footer