چکیده این موضوع از آن جهت که به بررسی آراء یکی از مفتیان مهم فرقه سلفیه در دوره‌ی معاصر که با استفاده از جایگاه حکومتی و علمی خود نقش مهمی در گسترش و نشر عقاید وهابیت داشت پرداخته وآن را با تاکید بر آراء علامه طباطبائی (رحمه) نقد می‌نماید دارای اهمیت وضرورت بسیار است . در این تحقیق ابتدا به دو عنصر مهم کلیدی که محل اختلاف سلفیه با سایر فرق اسلامی است یعنی توحید و شرک پرداخته می شود. سپس ملاک شرک و مصادیق آن از دیدگاه عبدالعزیز که عبارتند از: شفاعت، توسل، تبرک، استغاثه، سوگند، ذبح، و بالاخره بحث قبور مطرح می‌شود سپس با تکیه بر آراء علامه و استناد به آیات قرآنی آن‌ها را به چالش کشیده و ثابت می‌کنیم که هیچ‌کدام از مواردی که عبدالعزیز جز مصادیق شرک بر می‌شمادر و آن‌ها را منافی با توحید عبادی می‌داند صحیح نمی‌باشد و طبق نظر علامه همه‌ی آن‌ها در راستایی توحید ربوبیی و توحید عبادی قرار می‌گیرند. بر این اساس من اصول و مبانی مورد نظر بن باز به صورت بدوی و بدون تامل در سایر آیات وسنت پیامبر ارائه شده است و بطلان آن از طریق بررسی قرآن و سیره ی نبوی آشکار می شود .کلمات کلیدی : وهابیت، عبدالعزیز بن باز ، علامه طباطبائی ، توحید ، شرک
نوشته
پایان نامه حاضر با موضوع توحید و شرک عبادی از منظر ابن‌تیمیه و علامه طباطبایی صورت گرفته که بعد از آوردن مفاهیم و کلیات بحث در فصل اول، در فصل دوم توحید عبادی مورد بررسی قرار داده شده و در دو گفتار از حقیقت توحید عبادی و دلائل اثبات آن بحث شده و ملاحظه شد که توحید عبادی نزد ابن‌تیمیه یعنی اینکه خضوع و فرمانبرداری محض تنها در مقابل خداوند باشد و برای اثبات آن به آیات قرآن کریم استناد می‌کند. و این در حالیست که از دیدگاه علامه طباطبایی خضوع و تذلل در یک فعل برای عبادت شدن آن کفایت نمی‌کند و مولفه‌هایی مانند اعتقاد به الوهیت و ربوبیت معبود و استقلال در این الوهیت و ربوبیت هم لازم است. و در اثبات توحید عبادی به آیاتی از قرآن که دال بر توحید در عبادت می‌باشند استناد می‌کند و با تفسیر و توضیح این آیات توحید عبادی را به اثبات می‌رساند. در فصل سوم دیدگاه ابن‌تیمیه و علامه طباطبایی در مورد حقیقت شرک عبادی و دلائل نفی آن مقایسه شد و در باب حقیقت شرک عبادی این نتیجه حاصل شد که ابن‌تیمیه آن را هر گونه خضوع و خشوع محض در مقابل غیر خداوند و یا واسطه قرار دادن غیر خدا در پرستش و خواندن خداوند می‌داند و برای نفی آن از آیات قرآن، سخن و سیره پیامبر(ص) و عمل و سخن صحابه، تابعین و اسلاف امت، مخصوصاً در نشان دادن مصادیق شرک استفاده می‌کند. و در شرک محسوب شدن یک فعل از نظر علامه طباطبایی علاوه بر خضوع و تذلل در مقابل غیر خدا و یا واسطه قرار دادن غیر، اعتقاد به الوهیت و ربوبیت آن غیر و استقلال در الوهیت و ربوبیت او نیز لازم است، و برای نفی آن به آیات قرآن تمسک می‌جویند. و در فصل چهارم به ذکر برخی از امور که گونه‌هایی از آن‌ها در نظر ابن‌تیمیه شرک شمرده شده پرداخته شد و با ذکر سه مورد از مهمترین آن مصادیق یعنی شفاعت، توسل و زیارت، دیدگاه ابن‌تیمیه و علامه طباطبایی در مورد هر یک مورد بررسی قرار داده شد و با توجه به سخنان هر یک از آن‌ها در این مباحث روشن شد که ابن‌تیمیه بحث از شفاعت را به سه صورت مطرح می‌کند و دو گونه از آن را صحیح می‌داند که یکی طلب شفاعت از شافعان در زمان حیاتشان است. و معتقد است صحابه رسول الله از او درخواست شفاعت می‌کردند. و دیگری شفاعت در قیامت است و آن را شفاعتی می‌داند که خداوند در قرآن به آن اذن داده است و مردم در قیامت از شفاعت پیامبر(ص) بهره مند می‌شوند، و قسم دیگری از شفاعت یعنی طلب شفاعت از شافع پس از حیاتش را از هیچ کسی حتی پیامبر گرامی اسلام صحیح نمی‌داند. و علامه با پاسخ به اشکالات وارد بر شرک بودن مسائلی مانند شفاعت، توسل و زیارت این امور را شرک ندانسته و بر سازگاری این امور با توحید حقیقی و مخصوصاً توحید در عبادت تأکید می‌کند.
نوشته
وهابیت در موضوعات گوناگون دیدگاه‌های ویژه‌ای جدا از سایر مذاهب و فرقه‌های اسلامی دارد. یکی از باورهای خاص این فرقه، اختلاف در تبیین مسائل مرتبط با امامت و اولیای الهی است که با تکیه بر مبانی خاص در تعریف شرک و مصادیق آن شکل گرفته است. وهابیت با نفی نظام علی و معلولی، واسطة فیض بودن ائمة اطهار(ع) را انکار می‌کنند و در نتیجه، مواردی مانند تبرک و توسل به ائمه(ع) و شفاعت‌خواهی از ایشان را شرک و زیارت قبور آنان را بدعت می‌دانند. این مقاله با هدف نشان دادن انحراف بنیادین این فرقه در تحلیل مسئلة شرک، با تأکید بر دیدگاه‌های علامه طباطبائی(ره) به نقد آن پرداخته است و به این نتیجه رسیده که اندیشه‌های سست غیرعقلانی وهابیت موجب شده است که علمای مدافع این فرقه، تعریف نادرستی از مصادیق شرک و توسعه در دامنة آن ارائه دهند. با رجوع به آراء و دیدگاه‌های علامه طباطبائی در تفسیر المیزان به‌آسانی می‌توان به باورهای نادرست وهابیون در باب مصادیق آگاهی پیدا کرد و بسیاری از اعمال صحیح، مانند تبرک و توسل به انبیا و اولیای الهی، درخواست شفاعت از آنان، زیارت قبور آنان و سوگند یاد کردن به غیر خدا را از محدودة شرک خارج نمود.
نوشته
Footer