Toggle navigation
کتابخانه
کتاب ها
مقاله ها
بریده متون
پایان نامه ها
گرد همایی ها
منتشر نشده ها
دیداری شنیداری
آلبوم
تصویر
صدا
ویدیو
سلوک شخصی
خانه ها
زندگی نامه و خاطرات
خاندان علامه
نامه ها
خودنوشت
ذوقیات هنری
مدرسه فکری
اساتید-جلسات-شاگردان
هانری کربن
جستجو
جایگاه وسائط در نظام مراتب هستی از نگاه علامه طباطبایی در فلسفه و تفسیر
در باب معنای حقیقی واژگانی همچون عرش، کرسی، لوح و.. گروههای مختلف متکلمان، مفسران، عرفا و همچنین فیلسوفان اظهار نظر کرده و در پی کشف معنای حقیقی آن برآمدهاند.علامه طباطبایی مفسر و فیلسوف اسلامی عصر معاصر نیز با عنوان کلی وسائط به بررسی معنای حقیقی این واژگان و سپس تبیین جایگاه ایشان در هستی پرداخته است. ازین روی موضوع اصلی این نوشتار بررسی و تبیین جایگاه وسائط، شامل عرش، کرسی، لوح یا کتاب، قلم و مداد در نظام مراتب هستی از نگاه علامه طباطبایی میباشد.در ابتدای مباحث به بررسی معنای حقیقی واژگان عرش، کرسی، لوح یا کتاب، قلم و مداد پرداخته شد و اینطور به دست آمد که از نگاه علامه طباطبایی اولا برای کشف معنای حقیقی این واژگان باید روح معنای هر واژه را کشف نمود. ثانیا این واژگان در عین آنکه دارای معنایی کنایی هستند، به مصداق حقیقی و بیرونی نیز اشاره داشته و تنها با بیان مثل گونه سعی در نزدیک نمودن ذهن انسان با حقایق خارجی دارند. همچنین پس از بررسی آراء و اقوال علامه طباطبایی در کتب تفسیری و فلسفی ایشان اینطور بدست آمد که ایشان برای کشف معنای حقیقی واژگان وسائط قرآن که جزء کلمات هستی شناسانه و فلسفی قرآن بوده و به مراتب هستی اشاره دارند، به روش تفسیری خویش عمل کرده و برای تبیین بیشتر عرش، کرسی، لوح یا کتاب و قلم از آیات و روایات مربوطه استفاده نمودهاند و به مباحث و واژگان تخصصی فلسفی جز در مواردی بسیار محدود نپرداختهاند.
نوشته
اعتباریات و علوم انسانی از منظر علامه طباطبایی
از جمله مباحث مبنایی فلسفه علوم انسانی، تعیین ماهیت مفاهیم و گزارههایی است که در نظریههای این علوم به کار میروند. ماهیت این مفاهیم و گزارهها بستگی تامّ به ماهیت موضوع این علوم دارد. علامه طباطبایی، به عنوان یکی از بارزترین متفکران اسلامی، عملاً به نظریهپردازی در برخی مسائل علوم انسانی دست یازیدهاند. مطالعه رویکرد ایشان در این نظریهپردازیها، خصوصاً در تفسیر شریف المیزان و همچنین دقت در قراینی که در نظریۀ اعتباریات ایشان وجود دارد، ما را به این امر رهنمون میکند که از منظر ایشان، موضوعات علوم انسانی به دو دستۀ عمدۀ حقیقی و اعتباری قابل تقسیماند؛ البته سهم عمده از آن موضوعات اعتباری اجتماعی است که کنشگران اجتماعی به نحو ذهنی خلق میکنند و بنابراین مفاهیم و گزارههای بهکاررفته در نظریههای علوم انسانی، اغلب اعتباری میباشند که این امر تأثیر بارزی بر هدف و روش این علوم بر جای میگذارد؛ یعنی هدف از پژوهش را به فهم، تفسیر و انتقاد از وضع موجود و در ادامه به ترسیم نظامی آرمانی بسط میدهد و نیز روش تفهمی و تفسیری را قبل از تشکیل قیاس- البته به نحو جدلی- و نظریهپردازی در مورد اینگونه موضوعات ضروری میگرداند. طرح اینگونه مباحث درنهایت میتواند تا حدودی راه محققان را در مسیر پرسنگلاخ تولید علوم انسانی اسلامی هموار و شفاف گرداند تا اینکه در ازای موضوعات مختلف علوم انسانی، هدف و روش مناسب و صحیح را برگزینند.
نوشته
بررسی تطبیقی مفهوم، اهداف، اصول و روشهای تربیت معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی و دیوید کار
هدف از این پژوهش بررسی اهمیت و جایگاه چالش برانگیز و مغفول تربیت معنوی و سپس بررسی مفهوم و جایگاه تربیت معنوی و رابطه آن با دین است، از آن جهت که تربیت معنوی با مورد توجه قرار دادن ساحت روحانی انسان (که در پیوند با ساحت ربوبی است) باب مناسبی برای گفت و گو در عصر جهانی شدن فرهنگ هاست و می تواند پیروان ادیان توحیدی را به وحدت نظر در حوزه تربیت انسان رهنمون سازد،حائز اهمیت است.این پژوهش به بررسی تطبیقی مفهوم و اهداف تربیت معنوی از دیدگاه علامه طباطبایی به عنوان فیلسوف و دانشمند مسلمان با دیدگاه دیوید کار که یک فیلسوف تربیتی است در یک مطالعه کیفی که با روش تطبیقی انجام شده است ، به پرسش های پژوهش پاسخ داده است . مفهوم تربیت معنوی از نگاه طباطبایی جهت دهی به فرآیند تجرد نفس ، متناسب با فطرت ربوبی او معنا می یابد که در پی تقویت میل ،تفصیل معرفت و انجام عمل متناسب با آن است و اهداف از نظر وی سه جنبه شناختی ،گرایشی و عملی دارد . دیوید کار تربیت معنوی را بخش متمایزی از تعلیم وتربیت ، و جدا از تربیت دینی و شامل تجربه و درک سئوالات بزرگ می داند . اهداف تربیت معنوی از نظر وی آموزش حقایق و پرورش فضایل معنوی از راه دو روش تربیت در یک گرایش معنوی و تربیت در یک فعالیت معنوی است.
نوشته
فهم و مراتب بطن قرآن کریم از نگاه علامه طباطبایی و علامه معرفت
هدف از بحث آشنایی با ماهیت بطن قرآنی از نگاه علامه طباطبایی و علامه معرفت و نیز آشنایی با آراء آنها در مورد این است که بطن قابلیت فهم را ندارد مگر بواسطه خداوند متعال و یا الراسخون فی العلم. علاوه بر آن در صورتی که بطن قرآن قابلیت فهم را داشته باشد بحث خواهیم کرد که آیا واحد است و یا دارای مراتب متعدد می باشد؟ شیوه بحث ما در این پایان نامه به صورت وصفی تحلیلی و نیز تطبیقی و مقایسه ای می باشد، چرا که ما آراء علامه طباطبایی و علامه معرفت در باب بطن قرآنی و نیز فهم و تعدد مراتب آن را در ضمن توصیف، مقایسه کرده و به صورت تطبیقی بررسی کرده ایم. امام مهمترین نتایجی که بدست آوریم عبارتند از: 1- معنای بطن در نگاه علامه طباطبایی عبارت است از حقیقت واقعی ای که بیانات قرآنی همچون حکم و موعظه بر آن تکیه می کند و در تمام آیات قرآنی اعم از متشابه و محکم وجود دارد. لکن مانند مفاهیمی که الفاظ بر آنها دلالت دارد نیست. در حالی معنای بطن قرآنی در نگاه علامه معرفت عبارت از مفهوم عامی است که از فحوای آیه انتزاع می شود که این امر به واسطه حذف آیه از حیثیت هایی که آن را به مورد نزولش تخصیص می دهد انجام می شود. 2- علامه طباطبایی معتقد است که علم تاویل اختصاص به خدای متعال دارد و (و) که در آیه شریفه (والراسخون فی العلم) بکار رفته برای استیناف است در حالی که علامه معرفت معتقد است که غیرخدای متعال نیز از باب قاعده لطف الهی، علم به تاویل دارند و (و) در آیه شریفه (والراسخون فی العلم) واو عطف است نه استیناف. 3- علامه طباطبایی معتقد است که از جمله علت های تعدد مراتب بطن قرآن کریم این است که این تعدد بر حسب تعدد مراتب و مقامات اهل قرآن و نیز تعدد مراتب طهارت معنوی برای سالکین است. در حالی که از جمله علت های تعدد مراتب بطن قرآن کریم در نگاه علامه معرفت، تعدد قوه فهم خواننده قرآن است و نیز از ویژگیهای قرآن کریم به حساب می آید و اینکه کتابی جامع و جاویدان است.
نوشته
مقایسه دیدگاه ایزوتسو و علامه طباطبایی در باب مفاهیم بنیادی اخلاق اسلامی
دکتر توشیهیکو ایزوتسو به عنوان یک زبانشناس و اسلام شناس، بر اساس روش معناشناسی خاصی سعی بر شناخت معانی واژه های قرآن کرده است تا از این طریق جهانبینی قرآن را بشناسد. مقایسه یافته هایی که با روشهای جدید برای درک مفاهیم وحی در اختیار ما قرار می گیرد با دستاوردهایی که از روشهای سنتی بدست آمده و تحلیل نقاط اختلاف و اتفاق آنها می تواند تا حد زیادی در سیر رو به جلو، در درک پیام قرآن کارآمد و راهگشا باشد مسأله پژوهش ما این است که یافته های ایزوتسو در معناشناسی مفاهیم بنیادین اخلاق اسلامی در قرآن، با دستاوردهای تفسیری علامه طباطبایی(ره) در همین باب چه نقاط اشتراک و افتراقی دارد و نقاط افتراق آنها چگونه جمعبندی می شود؟ از آنجا که قرآن مجید اصلی ترین متن در اخلاق اسلامی بوده و تلاشهای ایزوتسو در حوزه مفاهیم اخلاق اسلامی هم به بررسی مفاهیم قرآن محدود شده است و از طرف دیگر نظرات علامه(ره) در مورد مباحث مربوطه در تفسیر المیزان مد نظر بوده است، موضوع این رساله به طور مشخص مقایسه مباحث تفسیری این دو اندیشمند پیرامون واژه های اخلاقی قرآن می باشد و از این باب که امکان بررسی همه مفاهیم اخلاقی میسر نبود مقرر گردیددر این رساله، معناشناسی مفاهیم «صدق»، «حُسن»، «کفر و ایمان» و «عدل و ظلم» در دیدگاه علامه (ره) و ایزوتسو مورد مقایسه قرار بگیرد.
نوشته
ویژگیهای پارادایمی موضوع علوم انسانی اسلامی از نگاه علامه طباطبایی
هر یک از پارادایمهای اثباتگرایی، تفسیری و انتقادی تصویر خاصی از موضوع علوم انسانی ارائه کرده و به صورت مانعةالجمع عناصری را در آن دخیل دانستهاند. در نوشتار حاضر با تبیین عناصر پارادایمی دخیل در موضوع علوم انسانی بر اساس نگاه علامه طباطبایی و بیان تفاوتهای مفهومشناختی و وجودشناختی آنها با پارادایمهای سهگانۀ موجود، انسان موجودی برخوردار از عقل و عقلانیت، جنبههای ثابت (فطرت) و متغیر، توان اعتبارسازی، خلاقیت و اختیار نسبی در مقابل جبر و تفویض و قابلیت ضلالت و گمراهی، انحرافپذیری که میتواند تحت سلطة نسبی عوامل بیرونی در آید، دانسته میشود.
نوشته
درباره ما
عضویت
تماس با ما
جهت عضویت در خبرنامه،اطلاع از تازه ترین جلسات، گرد همایی ها و کتاب های چاپ شده ایمیل خود را وارد کنید.
لطفا آدرس ایمیل خود را وارد نمایید!
آدرس وارد شده معتبر نمی باشد!
.با ما همراه باشید
.حقوق مربوط به این سایت متعلق به "سایت علامه طباطبایی" بوده و هرگونه کپی اطلاعات با ذکر منبع مجاز می باشد