عنوان
کلید واژه
عنوان : ورود به نجف اشرف

توضیحات :

ورود به نجف اشرف و شروع درس و بحث را از کلام استاد جویا می­ شویم:

هنگامی که از تبریز به قصد ادامه تحصیل علوم اسلامی به سوی نجف اشرف حرکت کردم، از وضع نجف بی اطلاع بودم. نمی ­دانستم کجا بروم و چه بکنم. در بین راه همواره به فکر بودم که چه درسی بخوانم، پیش چه استادی تلمذ نمایم و چه راه و روشی را انتخات کنم که مرضی خدا باشد. وقتی به نجف اشرف رسیدم به محض ورود، به قبه و بارگاه امیرالمونین (ع) رو کردم و عرض نمودم:

یا علی! من برای ادامه تحصیل به محضر شما شرفیاب شده­ ام ولی نمی­ دانم چه روشی پیش گیرم و چه برنامه­ ای انتخاب کنم، از شما می­ خواهم که در آنچه صلاح است مرا راهنمایی کنید. منزلی اجاره کردم و در آن ساکن شدم. در همان روزهای اول، قبل از این که در جلسه درس شرکت کرده باشم در منزل نشسته بودم و به آینده خود فکر می­ کردم، ناگاه در خانه را زدند. باز کردم دیدم یکی از علمای بزرگ است. سلام کرد و داخل منزل شد. در اتاق نشست و خیر مقدم گفت. چهره­ ای نورانی و بسیار جذاب داشت. با کمال صفا و صمیمیت به گفتکو نشست و با من انس گرفت. در ضمن صحبت اشعاری برایم خواند و سخنانی به این مضمون گفت:

"کسی که به قصد تحصیل به نجف می ­آید خوب است علاوه بر تحصیل از فکر تهذیب خود غافل نماند."

این را فرمود و حرکت کرد. من در آن مجلس، شیفته اخلاق و رفتار اسلامی او شدم. سخنان کوتاه و بانفوذ آن عالم ربانی چنان در دل من اثر کرد که برنامه آینده­ ام را شناختم. تا مدتی که در نجف بودم محضر آن عالم باتقوا را رها نکردم، در درس اخلاقش شرکت می­ کردم و از محضرش استفاده می­ نمودم. آن دانشمند بزرگ آقای بزرگ آقای حاج میرزاعلی آقای قاضی-رضوان الله علیه- بود.

لقمانی، احمد. علامه طباطبایی میزان معرفت. تهران: موسسه انتشارات امیر کبیر، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، 1380 ،‎1382. ص. 21

اشخاص مرتبط
درج نظر
نام و نام خانوادگی :
ایمیل :
متن نظر :
تصویر امنیتی :
Footer