عنوان
کلید واژه
عنوان : گفتگو با ادریس

توضیحات :

علامه طباطبایی عقیده داشت که اگر انسانی به عجز خود واقف شود و از صمیم قلب هدایت خویش را خواستار گردد، بدیهی است خداوند متعال هرگز بنده­ای را که جویای حق و پویای حقیقت است رها نخواهد نمود، چنانچه در قرآن آمده است "والَّذینَ جاهَدوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا" سپس این داستان را نقل کرده است:

به یاد دارم هنگامی که در نجف اشرف در تحت تربیت اخلاقی و عرفانی مرحوم حاج میرزاعلی قاضی (رضوان الله علیه) بودیم سحرگاهی بر بالای بام بر سجاده عبادت نشسته بودم در این موقع نعاسی (خواب سبک) به من دست داد و مشاهده کردم دو نفر در مقابل من نشسته ­اند یکی از آنها حضرت ادریس (علی نبینا واله و علیه السلام) بود و دیگری برادر عزیز و ارجمند خودم آقای حاج سید محمد حسن الهی طباطبایی که فعلا در تبریز سکونت دارند.

حضرت ادریس (ع) با من به مذاکره و سخن مشغول شدند ولی طوری بود که ایشان القاء کلام می ­نمودند و تکلم و صحبت می­ کردند ولی سخنان ایشان به واسطه کلام آقای اخوی استماع می­ شود.

علامه افزوده­ اند: در زندگانی من اتفاقات و حوادث هولناکی روی داد و به جریانات عادیه و طبیعیه حل آنها محال به نظر می­ رسید و از ممتنعات شمرده می­ شد ولی ناگهان برای من حل شده و روشن شد که دستی مافوق اسباب و مسببات عادیه از عالم غیب حل این عقده­ ها نمود و رفع این مشکلات فرمود و این اولین انتقالی بود که عالم طبیعت را برای من به جهان ماوراء طبیعت پیوسته و رشته ارتباط ما از اینجا شروع شد.

گلی زواره، غلامرضا. جرعه ­های جانبخش: فرازهایی از زندگی علامه طباطبایی. موسسه فرهنگی انتشاراتی حضور. ص. 306

اشخاص مرتبط
درج نظر
نام و نام خانوادگی :
ایمیل :
متن نظر :
تصویر امنیتی :
Footer