در ارتباط با مسائل جنیان علامه طباطبایی خاطره دیگری را بیان نموده اند و گفته اند: روزی آقا سید نورالدین (فرزند کوچک علامه) در ایامی که در تهران بودند به نزدم آمد و گفت: آقاجان، آقای بحرینی در تهران است اگر بخواهید فورا او را به نزد شما بیاورم. این آقای بحرینی یکی از افراد مشهور و ماهر در احضار جن و از متبحرین در علم ابجد و حساب مربعات است. گفتم: اشکال ندارد. سید نورالدین رفت و پس از یکی، دو ساعت آقای بحرینی را با خود آورد و در مجلس نشست و سپس چادری را آوردند و دو طرفش را به دو دست من داد و دو طرف دیگر را به دستهای خود گرفت و این چادر که به دست ما بود تقریبا به فاصله دو وجب از زمین فاصله داشت.
در این حال جنیان را حاضر کرد. و صدای غلغله و همهمه شدیدی در زیر چادر برخاست و چادر به شدت تکان می خورد که نزدیک بود از دست ما خارج شود و من محکم نگاه داشته بودم و از طرفی آدمک هایی به قامت دو وجب در زیر چادر بودند و بسیار ازدحام کرده و تکان می خوردند و رفت و آمد داشتند. علامه طباطبایی می افزاید: من با کمال فراست متوجه بودم که این صحنه چشم بندی و صحنه سازی نباشد، دیدم نه صد در صد وقوع امر خارجی است.
در این حال آقای بحرینی یک مربع سی و دو خانه ای کشید و من تا حال چنین مربعی را ندیده بودم چون سیر مربعات هر چه باشد مانند مربع صد در صد بر این منوال است. ولی مربع سی و دو خانه ای در هیچ کتابی نبود و آقای بحرینی از من سوالاتی نموده و یادداشت میکرد و جواب میداد و از بعضی مشکلات ما که هیچکس اطلاع بر آن را نداشت جواب میگفت که همه صحیح بود.
گلی زواره، غلامرضا. جرعه های جانبخش: فرازهایی از زندگی علامه طباطبایی. موسسه فرهنگی انتشاراتی حضور. ص. 401