عنوان
کلید واژه
عنوان : علاقه به فرزندان (1)

توضیحات :

دختر گرامی علامه می گوید: تربیت ما منحصرا در هنگام کودکی صورت نگرفت، من پس از ازدواج هم همیشه از رهنمودهای پدرم بهره می ­بردم. مثلا اوایل ازدواج، هر وقت به خانه پدرم می ­رفتم سفارش می­ کردند: مبادا کاری کنی که موجبات ناراحتی خانم (مادر شوهر) فراهم شود که خدا از تو نمی­گذرد، تو باید به او خدمت کنی.

علاقه ایشان به فرزندانشان زیاد بود. این سال های اخیر که ما در تهران اقامت داشتیم من هفته­ ای دو سه بار به ایشان سر می­زدم ولی مشخص نبود که چه وقت­ هایی می­ روم. منتها هر وقت می­رفتم خانمشان (همسر دومشان) می­ گفتند که سه-چهار ساعت است که ایشان قدم می­زند و منتظر تواست. وقتی می­ پرسیدم شما از کجا می­ دانستید که من می­ آیم، جواب مشخصی نمی­ دادند و بالاخره هم نفهمیدم چه طور می­ دانستند که من چه وقت به آنجا می­ روم.

بعد شهادت فرزندم (حسن) به تهران آمدند ولی من نمی­ دانستم چه طور با ایشان برخورد کنم که ناراحت نشوند و اتفاقا ایشان هم این فکر را در مورد من داشتند. وقتی آمدند، پرسیدند:

"نجمه من چه بگویم به تو؟" گفتم: "هیچی، شکر خدا" گفتند: "احسنت!" نه ایشان به روی خود آوردند و نه من. گفتند: "شکر خداوند اگر بچه­ ای به تو داد، خوبش را داده است"

لقمانی، احمد. علامه طباطبایی میزان معرفت. تهران: موسسه انتشارات امیر کبیر، شرکت چاپ و نشر بین‌الملل، 1380 ،‎1382. ص. 71

اشخاص مرتبط
درج نظر
نام و نام خانوادگی :
ایمیل :
متن نظر :
تصویر امنیتی :
Footer