عنوان
کلید واژه
عنوان : علاقه به فرزندان (2)

توضیحات :

دختر علامه، باز نقل می­ کند:

پدرم (علامه طباطبایی) به فرزندانم علاقه ­ی وافری داشتند، مخصوصا نسبت به پسر بزرگم (حسن) عطوفت خاصی داشت و او را عصای دست من می­ دانست. وقتی که بعد از شهادت او به تهران آمدند، نمی­ دانستم چگونه با ایشان برخورد کنم که ناراحت نشوند، و اتفاقا، ایشان هم این فکر را در مورد من داشتند. وقتی وارد شدند، پرسیدند:

"نجمه، من چه بگویم به تو؟" گفتم: هیچی، شکر خدا!

گفتند: "احسنت!"

نه ایشان به روی خود آوردند و نه من،

ایشان افزودند: "شکر خدا، که خداوند اگر بچه­ ای به تو داده، خوبش را داده است."

ولی در مجموع، شهادت حسن روی پدرم تاثیر گذاشت، می­ گقتند:

"وقتی یادم می­ آید که حسن می­ آمد و از من سوال می­ کرد، حالم دگرگون می­ شود."

نظری، مرتضی. آن مرد آسمانی: خاطره­ های از زندگی فیلسوف بزرگ شرق، آیت الله سید محمدحسین طباطبایی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ‎1382. ص. 131

اشخاص مرتبط
درج نظر
نام و نام خانوادگی :
ایمیل :
متن نظر :
تصویر امنیتی :
Footer