در ماه شعبان (1411 ق.) که به مشهد مشرف شدند، به منزل ما آمدند. کتابخانه را اتاق ایشان قرار دادیم تا در استفاده از کتب راحت باشند. موقع مغرب فرا رسید. من سجاده ای برای ایشان پهن کردم و از اتاق خارج شدم که مشغول نماز شوند و آن گاه من به ایشان اقتدا کنم. نزدیک یک ربع از مغرب گذشت. ایشان بنده را طلبیدند. چون نزد علامه آمدم فرمود: "ما مقتدی هستیم" (یعنی می خواهم به شما اقتدا کنم.) عرض کردم استدعا میکنم بفرمایید نماز خودتان را بخوانید! فرمودند: ما این استدعا را داریم. عرض کردم: چهل سال است از شما تقاضا نموده ایم که یک نماز با شما بخوانیم تا به حال نشده است، قبول بفرمایید! با تبسم ملیحی فرمودند: یک سال هم روی آن چهل سال. عرض کردیم: من بنده و مطیع شما هستم، اگر امر بفرمایید اطاعت می کنم! فرمودند: امر که چه عرض کنم، اما استدعای ما این است.
لقمانی، احمد. علامه طباطبایی میزان معرفت. تهران: موسسه انتشارات امیر کبیر، شرکت چاپ و نشر بینالملل، 1380 ،1382. ص. 85