مهندس عبدالباقی طباطبایی، فرزند ارشد علامه، این واقعه را این گونه به تصویر می کشد:
علامه طباطبایی به همراه برادر کوچکترش، سید محمدحسن الهی طباطبایی، و همسر و فرزند یک ساله اش به نام محمد وارد نجف اشرف شد و منزلی در محله ی عماره نزدیک حرم مطهر حضرت علی (ع)، اجاره کرد. در نخستین روزهای ورود به این دیار مقدس به دلیل دوری از وطن و تازگی محیط، تغییر زبان مردم و خشونت آب و هوا، اوقات را با مشقت زیادی سپری کرد تا آن که به تدریج با خصوصیات شهر و وضع زندگی و درس و بحث آن جا آشنا شد.
لیکن آب و هوای گرم و آب خمره که با مشک از شریعه آوره می شد، محله ی نامناسب عماره و خانه ای تنگ و کوچک و بدون حتی یک آشنا، این مسافران تازه وارد را در شرایط نامطلوب قرار داده بود.
تنها وسیله دلخوشی و دلگرمی علامه، محمد کوچک بود که در آن زمان هیجده ماه داشت اما به دلیل گرمی هوا و شرایطی که بدان اشاره شد، این روشنی بخش محفل علامه، بیمار شد و به کلی خیمه ی غم را بر این خانواده افکند، طبیب مناسبی هم در شهر نجف نبود و والدین ناگزیر شدند کودک بیمار را برای معالجه به بغداد ببرند، اما تلاش پزشکان به جایی نرسید و طفل شیرخوار فوت کرد و پدر (علامه در این زمان 23 سال و همسرش 18 سال داشت) و خصوصا مادر جوان را که اولین فرزندش را آن هم در دیار غربت از دست داده بود، به سوگ نشاند.
نظری، مرتضی. آن مرد آسمانی: خاطره های از زندگی فیلسوف بزرگ شرق، آیت الله سید محمدحسین طباطبایی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1382. ص. 31