آیت الله سید محمد حسینی همدانی نجفی، اظهار می کنند:
مرحوم علامه طباطبایی، حدود یک سال زودتر از من به نجف رفته بودند، من با ایشان رفاقت و دوستی نزدیک داشتم و آن مرحوم نسبت به من محبت فراوان داشتند، حجره ی من زیاد تشریف می آوردند. آن زمان من در مدرسه ی قوام حجره داشتم، مرحوم علامه طباطبایی، بسیار خوش خط بودند، روزی در همین حجره ی مدرسه ی قوام به من فرمودند:
برویم داخل حیاط !
در خدمت ایشان رفتیم، داخل حیاط آفتاب بود. آنجا ایشان دو تا از سیاه مشق های خود را به من نشان دادند و از مقایسه ی تعداد رعشه های موجود در آن، سیاه مشقی را که در تابستان نوشته بودند، از سیاه مشقی که در زمستان نوشته بودند تمیز دادند.
بنا به گفته ی نجمه السادات طباطبایی (دختر علامه) ایشان از همان دوران کودکی به نقاشی خیلی علاقه داشت و خودشان تعریف کرده بودند که تمام پول و وقت خود را در این سنین، صرف خرید کاغذ و نقاشی بر روی آن می کردند.
نظری، مرتضی. آن مرد آسمانی: خاطره های از زندگی فیلسوف بزرگ شرق، آیت الله سید محمدحسین طباطبایی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1382. ص. 73