آیت الله علامه حسن زاده ی آملی، می نویسد:
وقتی نوشتن رساله ی امامت را به اتمام رساندم، آن را به حضور شریف استاد علامه طباطبایی، صاحب تفسیر المیزان (رضوان الله تعالی علیه)، ارائه دادم و اظهام داشتم گاه گاهی که از درس و بحث خسته شدید به عنوان یک جلسه ی استراحت و به تعبیر عامه ی مردم (زنگ تفریح) این رساله ی ما را هم ملاحظه بفرمایید، ایشان لطف فرمودند و رساله را از اول تا آخر، کلمه به کلمه خواندند.
تا آنکه پس از مدتی فرمودند:
"از بطن تا خط آن ار نگاه کردم و رساله حاضر است!"
مدت دو ماه به درازا کشید تا ایشان رساله را مطالعه و بررسی کردند، وقتی به حضورشان رسیدم تا آن را تحویل بگیرم، به من اعتراض کردند که در فلان جای رساله دعای شخصی در حق خودتان کرده اید، زیرا من در جایی از آن گفته بودم، بار خدایا مرا به فهم خطاب محمد (ص) اعتلا ده و این دعا را پس از بیان حدیثی و شرح آن آوردم.
علت انتقاد علامه این بود که چرا در کنار سفره ی الهی، دیگران را شرکت نداده ام و افزود تا آن جایی که خود را شناخته ام در حق خودم، دعای شخصی نکرده ام و البته در اصول کافی از ائمه اطهار (ع) نقل شده که دعای شخصی نکنید و بندگان خدا را هم در کنار سفره ی الهی شرکت دهید، این تادیب اخلاقی در من اثر گذاشت.
نظری، مرتضی. آن مرد آسمانی: خاطره های از زندگی فیلسوف بزرگ شرق، آیت الله سید محمدحسین طباطبایی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1382. ص. 95