در رفتارشان با دخترها احترام و محبت افزونتری مشاهده می شد و می گفت به اینها باید محبت بیشتری شود، تا در زندگی آینده با نشاط باشند و بتوانند همسری خوب و مادری شایسته باشند، حتی نام دختران را با پسوند سادات صدا میکرد و اظهار می داشت:
"حرمت دختر، مخصوصا سید، باید حفظ شود!"
همسرش عقیده داشت که دختر باید در خانه کار کند، ولی علامه میگفت:
"به آنها فشار نیاور، آنها اکنون باید آرامش داشته باشند و هنوز موقع کار کردنشان فرا نرسیده است."
دخترش نقل کرده است: در مواقعی، غذایی طبخ می کردیم که اشکال داشت، پدرم اصلا به روی خودش نمی آورد و خیلی هم تعریف می کرد. مادرم می گفت، به این ترتیب این دخترها در کدام خانه می توانند زندگی کنند؟ و پدرم می گفتند:
"اینها امانت خدا هستند، هر چه آدم به اینها احترام بگذارد، خدا و پیغمبر خوشحال می شوند."
نظری، مرتضی. آن مرد آسمانی: خاطره های از زندگی فیلسوف بزرگ شرق، آیت الله سید محمدحسین طباطبایی. تهران: دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1382. ص. 129