استاد حاج شیخ صدرالدین حائری شیرازی نقل کرده است که در گذشته شنیده بودم مرحوم علامه طباطبایی عملی انجام داده که بعد از انجام آن خداوند به او بگونه ای لطف کرده که دیگر هیچ مطلبی برایش مجهول نمانده و در فراگیری دروس مشکلی نداشته است. مترصد فرصتی بودم تا این ماجرا را از زبان خود علامه بشنوم و از جزئیات این قضیه آگاهی یابم. خوشبختانه معظم له به اتفاق داماد محترمشان شهید آیه الله قدوسی و اهل خانه به شیراز آمدند و در یکی از شب ها به منزل ما وارد شدند، از ورود میهمانان خوشحال شدم و در کلبه محقر خویش در خدمتشان بودیم، پس از پایان نماز مغرب و عشاء به حضورشان عرض کردم سوالی دارم نمی دانم پاسخ می دهید یا نه؟ فرمود: اگر جوابش را بدانم خواهم گفت، معروض داشتم: به شخص شما ارتباط دارد و در پاسخ آن دریغ نفرمایید!
فرمود: آنچه بدانم دریغ نخواهم داشت عرض کردم: از افواه شنیده ام که در سنین گذشته رفتار صوابی داشته اید که بعد از آن با عنایت الهی مجهولات علوم برایتان حل شده است.
پس از آن چهره ایشان برافروخته شد و فرمود: چون قول داده ام میگویم و افزود: در سالهای نخست تحصیل در تبریز به خواندن سیوطی مشغول بودم، روزی استاد امتحانی از من بعمل آورد که از عهده آن برنیامدم و رفوزه شدم. استاد به من گفت وقت خود و مرا ضایع کردی، این تعبیر بر من گران آمد و پس از آن دیگر قادر نبودم در تبریز بمانم، از شهر خارج شدم و به کناری رفتم جایی که از اغیار خبری نباشد و به عملی مشغول شدم (نفرمود چه عملی) بعد از پایان آن کردار، خداوند لطف خویش را شامل حالم کرد. پس از آن علامه ساکت شد و دیگر سخن نگفت. عرض کردم: شنیده ام که پس از این عمل با هر مطلب مشکلی که برخورد داشته اید آن را به راحتی حل کرده اید. فرمود: بحمدالله تا کنون خداوند متعال اینگونه عنایت فرموده است.
گلی زواره، غلامرضا. جرعه های جانبخش: فرازهایی از زندگی علامه طباطبایی. موسسه فرهنگی انتشاراتی حضور. ص. 54