مهندس سید عبدالباقی طباطبایی-فرزند ارشد علامه- نقل نموده است: یک روز بدون اینکه ما سوال از پدر کرده رو بما کرد و با نشاط خاصی گفت: این پروفسرو کربن به اسلام (تشیع) مومن شده و رویش نمی شود که ایمانش را بر زبان جاری کند، چند صباحی از این فرموده پدر گذشت و یک روز کربن سخنرانی جنجالی کرد و درباره حضرت مهدی (عج) سخنان پر شوری ایراد نمود و ضمن آن گفت که من به خاطر بحث درباره اسلام و رسیدن به این حقایق نزدیک بود پست تحقیقی خود را از دست بدهم یعنی کلیسا مرا از این پست خلع کند.
پدر وقتی از این موضوع مطلع شد بسیار مسرور و مشعوف گردید و گفت: نگفتم این پروفسور کربن مومن به اسلام (تشیع) شده و رویش نمی شود که صریحا اعتراف کند. علامه به یکی از شاگردان خود فرموده است که کربن دعاهای صحیفه مهدویه را می خواند و گریه می کرد. نگارنده از افواه برخی دوستان فاضل چنین شنیدم که هانری کربن در این اواخر نسبت به انقلاب اسلامی، موضع خوبی نداشته است.
گلی زواره، غلامرضا. جرعه های جانبخش: فرازهایی از زندگی علامه طباطبایی. موسسه فرهنگی انتشاراتی حضور. ص. 298