عنوان
کلید واژه
عنوان : دوست آینه دوست

توضیحات :

یکی از اهل علم می­ گفت: زمانی با مرحوم طباطبایی در درس آیة الله محمدحسین اصفهانی شرکت می­ کردیم. روزی یکی از شاگردان اشکال بی اساسی را مطرح کرد و همه خندیدند و من هم خنده ­ام گرفت. وقتی از کلاس بیرون آمدیم با آقای طباطبایی رو به رو شدم که چهره درهم کشیده بود. مرا که دید فرمود: "تو چرا خندیدی؟! اگر مطلبی را تو خوب و روان می­ فهمی باید خدا را شکر کنی نه این که به دیگران بخندی!"

آیة الله طباطبایی خودشان رفیقی داشتند که از او خواسته بودند هرگاه عیبی از ایشان دید، به ایشان تذکر دهد تا خود را اصلاح کنند.

تهرانی، علی. ز مهر افروخته: ناگفته­ های نغز، همراه کامل­ترین مجموعه اشعار ازحضرت علامه سید محمدحسین طباطبایی. تهران: سروش، 1381. ص.24

(برچسب ها: سلوک، دوست، درس)

اشخاص مرتبط
درج نظر
نام و نام خانوادگی :
ایمیل :
متن نظر :
تصویر امنیتی :
Footer