حضرت علامه به دیوان حافظ شیرازی علاقه ی ویژه ای داشتند. برخی اوقات که در محضرشان یکی از اشعار زیبای حافظ خوانده می شد، ایشان به توضیح و تفسیر آن می پرداختند. حتی تجزیه و تحلیلی بر اشعارحافظ نوشته بودند، اما آن ها را از میان بردند. شب های چهارشنبه برای گروهی خاص از شاگردان، شرحی بر دیوان حافظ می فرمود، یک نفر شعر را می خواند و علامه تفسیر می کرد.
مرحوم علامه به دیوان لسان الغیب تفأل هم می زدند و به تصحیح و طبع قدسی دیوان او علاقه داشتند و می فرمودند: حافظ در زیبایی و ظرافت بیان و بلندی محتوا در میان شاعران دومی ندارد. روزی نیز بر مرقد حافظ شده و آن جا متوجه می شوند که حافظ شیعه بوده است و آن غزل هم که با مصراع "ای دل غلام شاه جهان باش و شاد باش!" آغاز می شود نیز سروده خود حافظ است (با اینکه این غزل در نسخه قزوینی-غنی نیست). هنگامی که از ایشان پرسیده می شد: غیر از خواجه چه کسی از شعرای فارسی زبان اهل کمال، بهتر و زیباتر شعر سروده است؟ جواب می دادند: "خواجه!"
هرگز دیده نشد که مرحوم علامه، کسی را در ردیف خواجه نام ببرند؛ بلکه می فرمودند: گفتار خواجه بر طبق حال است؛ ای کاش می توانست غزلیات او را بر طبق حالات سلوکی تنظیم کند! و همواره می فرمودند: چه کسی می تواند غزلیات حافظ را شرح کند؟!
تهرانی، علی. ز مهر افروخته: ناگفته های نغز، همراه کاملترین مجموعه اشعار ازحضرت علامه سید محمدحسین طباطبایی. تهران: سروش، 1381. ص.62
(برچسب های پیشنهادی: حافظ، حافظ خوانی، غزلیات، شعرفارسی)